آخرین مطالب

  • بیژن جلالی شاعر نابِ انزوا

    بیژن جلالی شاعر نابِ انزوا

    اقبال معتضدی جهان از آغاز تا پایان شعری است محزون* شعر ناب رؤیا، رؤیای شعر ناب؛ دغدغهٔ مدام بیژن جلالی در تمام زندگی. شعر بیژن جلالی پاکیزه و راستین بود مانند خود شاعر. به بیانی دیگر بیژن جلالی خودش را می‌نوشت بی‌نقاب، بی‌دروغ و بدون سانسور. … اگر کسی مرا خواست بگویید رفته باران‌ها را […]

  • گفت‌وگو با پاتریک مودیانو: فقط نوشتن واقعی است

    گفت‌وگو با پاتریک مودیانو: فقط نوشتن واقعی است

    ماریلین اِک۱ ترجمۀ اصغر نوری پیش آمده که نگاهی به عقب بیندازید و تکامل و تحول آثارتان را بررسی کنید؟ برگشتن به عقب، کاری است که سعی می‌کنم از آن اجتناب کنم. می‌ترسم به این نکته پی ببرم که همیشه یک چیز نوشته‌ام. پیش آمده که موقع تصحیح یک متن، متوجه شده‌ام که تقریباً همان […]

  • نیمرخی رنگ‌پریده در کافه‌ای غروب‌زده

    نیمرخی رنگ‌پریده در کافه‌ای غروب‌زده

    نویسنده: مسعود بربر «من هیچم. هیچ جز نیمرخ رنگ‌پریده‌ای در تراس یک کافۀ غروب‌‌زده. منتظر بودم تا باران بند بیاید، رگبار لحظه‌ای آغاز شده بود که اوت از پیشم می‌رفت.» این جملات آغازین «خیابان بوتیک‌های خاموش» شناخته‌شده‌ترین اثر پاتریک مودیانو است و از همین نخستین جمله می‌توان به جهان یکی از کلیدی‌ترین مفاهیم حاضر در […]

  • شهر همچون عنصری زنده در آثار مودیانو

    شهر همچون عنصری زنده در آثار مودیانو

    نویسنده: نسرین کیایی ژان من در مورد تو، دومینیک، حرف نمی‌زنم. همین الان موقع تمرین داشتم به تو گوش می‌دادم. تو شخصیت نینا رو بازی می‌کنی… مسئلۀ صدا و لحن گفتاره… آهنگ صدای تو شبیه به شخصیت نیناست… اما درمورد مادرم، اون نقطۀ مقابل بازیگر ِ زنِ نمایشنامۀ چخوفه… کَوو هم که اصلا شبیه تریگورین […]

  • بولگاکف، فریاد بی‌نقابِ رنج

    بولگاکف، فریاد بی‌نقابِ رنج

    اقبال معتضدی «بعد از مرگ جسمانی مرشد و مارگریتا* توفان تمام می‌شود و رنگین کمانی آسمان را فرامی‌گیرد و روح آن دو پرواز می‌کند. (صفحه ۴۱۹) نکتۀ جالب این است که این داستان دو سه دهه پیش از رمان صدسال تنهایی مارکز نوشته‌شده ولی چون چاپ آن به تعویق افتاد، این خلاقیت و هنر بولگاکف […]