آخرین مطالب

» سرمقاله » جهانِ غمناک ازخودبیگانه

جهانِ غمناک ازخودبیگانه

اقبال معتضدی رمان مسخ کافکا، مشهورترین اثر فرانتس کافکا است که در پاییز ۱۹۱۲ نوشته‌شده و در اکتبر ۱۹۱۵ به چاپ رسیده‌است در این رمان لحن کافکا روشن و دقیق در تضادی حیرت‌انگیز با موضوع کابوس‌وار داستان پیش می‌رود. یکی از مهم‌ترین حالات انسان دوره مدرن ازخودبیگانگی (alienation) است که در داستان مسخ به‌صورت شناختن […]

جهانِ غمناک ازخودبیگانه

اقبال معتضدی

رمان مسخ کافکا، مشهورترین اثر فرانتس کافکا است که در پاییز ۱۹۱۲ نوشته‌شده و در اکتبر ۱۹۱۵ به چاپ رسیده‌است در این رمان لحن کافکا روشن و دقیق در تضادی حیرت‌انگیز با موضوع کابوس‌وار داستان پیش می‌رود. یکی از مهم‌ترین حالات انسان دوره مدرن ازخودبیگانگی (alienation) است که در داستان مسخ به‌صورت شناختن خود و خود را به شکل غریب یک حشره دیدن، نمادین شده‌ و اطرافیان نیز او را نمی‌شناسند. محیط زندگی هم برای او بیگانه شده‌است و حتی زبان نیز که وسیله ارتباط با دیگران است به‌تدریج از بین می‌رود. در این داستان کم‌کم ارتباط شنیداری هم بین او و خانواده‌اش از دست می‌رود. یعنی آن‌ها می‌پندارند که او حرف‌هایشان را نمی‌شنود. از جاهایی به بعد در داستان، خانواده او را با ضمیر سوم‌شخص مورد صحبت قرار می‌دهند. او دیگر بیگانه‌ای چندش‌آور تلقی می‌شود.

مسخ سرگذشت انسانی است که تا وقتی می‌توانست فردی مفید و مثمر ثمر برای خانواده خود باشد و در رفع نیازهای آن تلاش کند، برای آنان عزیز و دوست‌داشتنی است. اما همین‌که به دلایلی دچار ازکارافتادگی می‌شود و دیگر قادر نیست مایحتاج خانواده را تأمین کند، نه‌تنها عزّت و احترام خود را از دست می‌دهد بلکه به‌مرور به موجودی بی‌مصرف و مورد تنفر خانواده تبدیل می‌شود. او نه‌تنها روح و روانش استحاله می‌یابد و معنای وجودی و هویتش مسخ شده بلکه جسم و اندام او به موجودی غریب و شبیه به یک حشره چندش‌آور تغییر می‌یابد.

شخصیت‌های داستانی کافکا عجیب و چون خود او منزوی و ناتوان و ضعیف هستند درواقع نمونه‌ی تیپیک «ناقهرمان» (Anti hero) که رفتار متناقضی دارند و کارهای غیرمعمول و بی‌دلیلی از آن‌ها سر می‌زند. مثلاً در داستان محاکمه، آقای ک. درعین‌حال که از محکومیت خود هراس و سعی در گریز از این مخمصه را دارد، باز هم خودش به‌دنبال مخمصه می‌رود.

در بخش پرونده این شماره، در صفحات پیش رو، نویسندگان و همکاران ارجمند، مقالات تحلیلی و نقدهای دقیقی بر آثار کافکا نوشته‌اند که امید است روشنگر و مفید واقع شود.

 

متأسفانه در ماه اخیر برای جامعه ادبی و فرهنگی ایران، اتفاقای تلخ و غم‌باری رقم خورد مرگ در پی مرگ.

چهره‌های ارزشمند و تاثیرگذاری را از دست دادیم که سوگ و اندوه سنگینی بر قلب مردم ما به‌ویژه اهالی فرهنگ و ادب، گذارده است.

با اندوه و دریغ از فقدان چهره‌های اهل قلم، ضمن تسلیت به جامعه‌ی ادبی کشور و خانواده‌های محترم آن عزیزان، یاد عباس معروفی، احمد گلشیری، هوشنگ ابتهاج، حسین سرفراز را گرامی می‌داریم، نامشان جاودان!


برچسب ها : , ,
دسته بندی : سرمقاله , شماره ۳۴
ارسال دیدگاه