آخرین مطالب

» سرمقاله » اومبرتو اکو، نویسنده‌ی بی‌بدیل

اومبرتو اکو، نویسنده‌ی بی‌بدیل

اقبال معتضدی ◄ در این شماره، بخت یارمان شد که دوست گرانقدرم جناب غلامرضا امامی مترجم، ویراستار و نویسنده ارزشمند دعوت ما را در تهیه ویژه‌نامه اومبرتو اِکو (همین پرونده پیش‌ رو) به گرمی پاسخ گفت و با مطالب و اطلاعاتی دست اول مبتنی بر شناختی همه‌جانبه از اومبرتو اِکو به واسطه‌ی چهل سال زندگی […]

اومبرتو اکو، نویسنده‌ی بی‌بدیل

اقبال معتضدی

در این شماره، بخت یارمان شد که دوست گرانقدرم جناب غلامرضا امامی مترجم، ویراستار و نویسنده ارزشمند دعوت ما را در تهیه ویژه‌نامه اومبرتو اِکو (همین پرونده پیش‌ رو) به گرمی پاسخ گفت و با مطالب و اطلاعاتی دست اول مبتنی بر شناختی همه‌جانبه از اومبرتو اِکو به واسطه‌ی چهل سال زندگی در ایتالیا و آشنایی و ارتباط نزدیکش با او در غنای هرچه بیشتر محتوای این شماره، با مهر و صبوری در کنارمان بود. جادارد که از طرف خود و همکاران برگ‌هنر از وی صمیمانه قدردانی‌ کنم.

اهل کتاب در ایران، سالها پیش از این با ترجمه فارسی کتاب «به نام گل سرخ» با نام اومبرتواِکو آشنا شدند و پس از آن چندین عنوان کتاب دیگر از این متفکر و نویسنده بزرگ به ترجمه غلامرضا امامی از او به فارسی ترجمه شد، از آن جمله‌اند: سه‌قصه / چگونه با ماهی قزل‌آلا سفر کنیم؟ / دلدادگان / فاشیسم ابدی / وکتاب دیگری به ترجمه علی اصغر بهرامی به نام: ایمان یا بی‌ایمانی (مکاتبات اومبرتواِکو و کاردینال مارتینی) از او به فارسی ترجمه و انتشار یافته است. کتاب «فاشیسم اَبدی» در مراحل پایانی چاپ است و به زودی روانه بازار کتاب خواهد شد.

اِکو معتقد بود، کامپیوتر، اینترنت، موبایل، تلویزیون نباید ما را از جستجوی حقیقت باز دارد، تکنولوژی باید در خدمت انسان باشد نه انسان برده آفریده خویش شود و اندیشه خود را فراموش کند.

در شماره نخست برگ هنر و درسرمقاله آغازین آن به تفصیل به نگاه و رویکرد اومبرتو اِکو و اعتقاد او به ضرورت وجودی کتاب و کتابخانه‌ها به رغم چیرگی دیجیتالیزم در عصر حاضر، پرداخته بودم که بی‌مناسبت نیست پاره‌ای از آن سرمقاله را که (تیرماه ۱۳۹۴ انتشار یافته بود) در اینجا نقل کنم:

آیا کتاب فراموش می‌شود؟

کتابخانه‌ها در طول قرون، مهم‌ترین و موثرترین راه رشد خردِ بشری بوده‌اند. در واقع میراث نوعی عقل جمعی و جهانی بوده و هنوز هم هستند، ما به یاری کتابخانه‌ها، هرآنچه را فراموش کرده‌ایم یا هنوز نمی‌دانیم به دست می‌آوریم. اِکو گفته است:

«چنانچه قرار باشد کتاب هم مانند سنگ‌نبشته یا لوح گلیِ تمدن‌های باستان از عرصه گیتی پاک شود این امر دلیل محکمی برای نابودی کتابخانه‌ها نخواهد بود. هر اتفاقی هم بیفتد باید آنها را مانند موزه‌ها حفظ کرد؛ درست به همان صورت که «سنگ روزِتا»* را در موزه نگهداری می‌کنیم و این کار را از آن رو انجام می‌دهیم که نسل بشر دیگر عادت ندارد به سبک و سیاق گذشته، نوشته‌ها و اسنادش را بر سطح سنگی و معدنی حکاکی کند.

«سنگ‌نوشته‌ی روزتا» در واقع همان کلید گرانیتی‌ای بود که انسان را قادر به ورود به گذشته‌ی مصر ساخت و به تبع آن کمک کرد تا به شناخت و کشف تمدن‌های باستانی دست یابد. برروی این سنگ، متن یکسانی با استفاده از سه خط متفاوت هیروگلیفی، یونانی کلاسیک و دموتیک (خط مصر باستان) روایت شده است.

این سنگ‌نوشته، بخشی از ستونی سنگی متعلق به دوران بطلمیوسی است که در تاریخ ۷۱ مارس سال ۶۹۱ پیش از میلاد حکاکی شده و تا اوایل قرن نوزدهم معادل بود با خواندن تاریخ؛ با رمزگشایی خط هیروگلیف بسیاری از کتاب‌ها و اسناد درباره چگونگی زیست و فرهنگ بشری تهیه شد.

گستـرش دستـاوردهای ارزشـمنـد عصـر اطـلاعات (انفورماتیک)، با تمام امکانات پیشرفته و در عین حال بی‌نهایت آسان و سریع، انسان معاصر را در همه عرصه‌ها یاری داده است. اما براین گمانم که با پدید آمدن نرم‌افزارهای اعجاب‌انگیز دیجیتال در ارتباطات (که من هم به سهم خود از آن بهره‌مندم و ستایشگر آنم) هنوز نمی‌توان از نوشتن و چاپ بر کاغذ به تمامی بی‌نیاز شد.

آنچه که در ادامه خواهد آمد، حاصل کوشش، پژوهش و نقدهای روشنگرانه‌ای است که دوستان دانشورم از زوایای گوناگون به تحلیل و بررسی آثار اومبرتو اِکو پرداخته‌اند و تقدیم شما خوبان می‌شود.

و دیگر خبر تلخ و جانکاهی که قلب همه جامعه بشری را سخت جریحه‌دار کرده، جنایات قوم جاهل و بربر طالبان بر مردم شریف افغانستان است و سکوت زشت و توجیه‌ناپذیر جامعه جهانی به ویژه قدرتهای سیاسی حاکم جهان که با سکوتشان لبه‌های شمشیر ظلم، جنایت و بی‌عدالتی را تیز می‌کنند. امیدواریم که به زودی در افغانستان صلح، امنیت و قانون چیرگی یابد و مردم شریف افغان به آرامش و آزادی برسند و حقوق بدیهی و انسانی خود را بازیابند.

ودر پایان امید داریم که هرچه زودتر سایه‌ی شوم ویروس کرونا از آسمان جهان و کشورمان ایران رخت بربندد و تندرستی، آرامش و لبخند به جایش بنشیند. چنین بادا!

*سنگ‌نوشته روزتا در سال ۱۷۹۹ توسط سربازان ناپلیون در مصر کشف شد و فرانسه آن را از سال ۱۰۸۱ به انگلیس تسلیم کرد و اکنون در موزه بریتانیا نگهداری می‌شود. مصر همواره خواستار پس گرفتن سنگ روزتا است.


برچسب ها : , ,
دسته بندی : سرمقاله , شماره ۳۰
ارسال دیدگاه