آخرین مطالب

عباس عارف

از فرو ریختن ها ویولونِ فـقـرِ بی نوازوزه ها می کشد برفرقِ تهران – خیابانِ ولیِّ عصرش-از خود می رود سگِ ولگردگوش هایش راستِ آناستخوان وَزه ی درداما یک تارِ مویش تکان نمی خورَد شهرِتکیده ی دروغ و دود تنهاآدَمیدَد باید باشی ، ببینی وندَود آتش به رگ هایت ، نترکد استخوانت در کنارِ دریا دریا […]

عباس عارف

از فرو ریختن ها

ویولونِ فـقـرِ بی نوا
زوزه ها می کشد بر
فرقِ تهران – خیابانِ ولیِّ عصرش-
از خود می رود سگِ ولگرد
گوش هایش راستِ آن
استخوان وَزه ی درد
اما یک تارِ مویش تکان نمی خورَد شهرِ
تکیده ی دروغ و دود تنها
آدَمیدَد باید باشی ، ببینی و
ندَود آتش به رگ هایت ، نترکد استخوانت در کنارِ دریا دریا طلای سیاه ،
نَـنـگاه!
دختری که ماهش در عقرب ، گـَـزیده گـَـزیده می گرید کبودارام
کوبانیِ نگاهِ به تنگ آمده اش تُـف می بارد به جنگ افروزانِ جهان و
نجابتِ پاره پاره ی انسان را می نوازد به لحنِ جِـر خوردن از درونِ جان …
خَشماه !…
آن سبزه پسرک ، چشمانِ سرخش نگرانِ
گام های ما
آرشه اش رگِ فروخشکیده ی شرف را هم به آتش می کشد
آتش می شود آب از او
آوازش نهیبِ خطرسازَش گام های در آمد و فرودم را گره می زند به نشسته ی توفانش در خیابانِ انقلاب
از پا نشستم کنارِ دستانِ پدرش … آن انسانِ دست ها ، کش آمده به هر دو سوی روندگان ، دراز … ما
آزَرمکِ گذرنده از کنارشان ، پشیزی می بخشیم و چیزی تکان نمی دهیم از جایش هیچ
از سویس آمده ایم و ندیده ایم این پیاده روهای چشم چشم کنان را مگر؟
ناگهان از جایم جستم ، به مکتب پُـفیـوزیسم
پیوستم ، به خانه ام گریختم از مردمانِ دیده ام زود آدَمیدَد باید باشی ، ببینی و
ندوَد آتش به رگ هایت ، نترکد استخوانت در کنارِ دریا دریا طلای سیاه ، هرگز
هرگز نتوانسته  ام
پیاده روهای این پای تختِ فکـسّنی را
تاب آرم رُبات آسا ،
آینه ی دوزّخانه ام چهره برنمی تابید
از بس که گریخته بودم از دستِ خود، شاید-
همسرنوشتِ آن سگِ ولگرد… ؛
آرشه یی بر فرقِ سرم نوازید آرام
آتش گرفتم ، از تپانچه یی برآشفت آینه ی کبودم، سرخ تنها
تَـرَک های جوگندمی اش پریشیده ماند و ، ریزشِ دیده ها ، یکریز …
آن جا، هنوز
آتشنَـوازه ی ویولونِ فقرِ سیا بر
گلّه های پایتختِ نایلون و دروغ و دود
آرشه ی دخترکِ رعشه گرفته ی رنج و شرف،
تازیانه یی شرم انگیز است و
می گریزند از نهیبش به روزِ روشن
رمه های یوز و پُـف…
دریغ و ، تُـف…

بهمن ۱۳۹۴


برچسب ها : , ,
دسته بندی : بایگانی (بر اساس شماره) , شعر , شماره ۶ و ۷
ارسال دیدگاه