آخرین مطالب

» پرونده » آموختن از طریق شعر

«پیغام»؛ شعری از ژاک پره‌‌ور

آموختن از طریق شعر

نویسنده: جاش دووگرتی برگردان: بهنام رشیدی دانستن زبان خارجی جوانب بسیاری دارد. بعضی از مردم معتقدند روانی در استفاده از زبان را وقتی از آن خود فرض می‌کنند که در طول روند رشدِ خود، بتوانند به آن زبان سخن گویند، حتی اگر نتوانند بخوانند یا بنویسند. قطعاً منصفانه نیست که این امتیاز را از آن‌ها […]

آموختن از طریق شعر

نویسنده: جاش دووگرتی

برگردان: بهنام رشیدی

دانستن زبان خارجی جوانب بسیاری دارد. بعضی از مردم معتقدند روانی در استفاده از زبان را وقتی از آن خود فرض می‌کنند که در طول روند رشدِ خود، بتوانند به آن زبان سخن گویند، حتی اگر نتوانند بخوانند یا بنویسند. قطعاً منصفانه نیست که این امتیاز را از آن‌ها بگیریم اما خود من شخصاً طرفدار آموختن زبان، در سطح خواندن و کاربرد آن نیز هستم. خواندن مطلبی خیلی ساده، مثل یک شعر کوتاه، می‌تواند ذهن شما را به حرکت وادارد تا به شیوه‌هایی جدید بیندیشید. در این صورت باید واژگان و تمام معانی‌شان را تجزیه و تحلیل کنید: «آیا در این‌جا شاهد بازی کلامی هستم؟ این استعاره به چه معناست؟» در این صورت مجبور خواهید شد تا دیدگاه انسانی دیگر را در باب آن‌چه شما نیز زیسته‌اید، حتی اگر این اثر دویست‌ سال پیش نوشته شده باشد، از نظر بگذرانید: «شرایط انسانی بی‌زمان است

خواندن، تحلیل کردن و کار کردن با این واژگان و احساسات می‌تواند تمرینی فوق‌العاده برای زبان خارجی شما باشد. می‌خواهیم نگاهی به شعری از ژاک پره‌‌ور، شاعر و فیلمنامه‌نویس فرانسوی بیندازیم. نام این شعر «پیغام» است. ابتدا این شعر را به زبان اصلی بخوانید، و بدون آن‌که به ترجمه‌ی آن نگاه کنید، درک اولیه‌ی خود از این شعر را بسنجید. چه نکاتی به ذهنتان می‌رسند؟

متن زبان اصلی شعر به فرانسوی:

La porte que quelqu’un a ouverte

La porte que quelqu’un a refermée

La chaise où quelqu’un s’est assis

Le chat que quelqu’un a caressé

Le fruit que quelqu’un a mordu

La lettre que quelqu’un a lue

La chaise que quelqu’un a renversée

La porte que quelqu’un a ouverte

La route où quelqu’un court encore

Le bois que quelqu’un traverse

La rivière où quelqu’un se jette

L’hôpital où quelqu’un est mort.

ترجمه‌ی انگلیسی شعر:

The door that somebody opened

The door that somebody shut

The seat somebody sat in

The cat somebody petted

The fruit somebody bit into

The letter somebody read

The chair that somebody knocked over

The door that somebody opened

The road that somebody is still running on

The woods that somebody is crossing

The river somebody jumped into

The hospital where somebody died.

ترجمه فارسی شعر:

دری که کسی گشود

دری که کسی بست

صندلی‌ای که کسی بر آن نشست

گربه‌ای که کسی آن را نوازش کرد

میوه‌ای که کسی آن را گاز زد

نامه‌ای که کسی خواند

صندلی‌ای که کسی واژگون کرد

دری که کسی گشود

جاده‌ای که کسی همچنان در آن می‌دود

جنگلی که کسی از آن عبور می‌کند

رودخانه‌ای که کسی در آن می‌پرد

بیمارستانی که کسی در آن جان می‌دهد

برای راهنمایی، در این‌جا دو گروه مختلف پرسش داریم که می‌توانید آن‌ها را از خود بپرسید. در ابتدا بر محتوا تمرکز خواهیم کرد و سپس نگاهی به زبان خواهیم انداخت.

محتوا

به طور خلاصه اتّفاقاتی را که در شعر روی داده‌اند، ذکر کنید؟

ساختار شعر چگونه است؟ تمرکز پره‌‌ور بر چیست؟

ضرب‌آهنگ شعر چگونه است؟ آیا در جایی از شعر، ضرب‌آهنگ آن تغییر می‌کند؟

چه کسی در شعر حضور دارد؟ این فرد یا افراد را چگونه تصور می‌کنید؟

آیا تکراری وجود دارد؟ این تکرار چه چیزی را بیان می‌کند؟

شعر در کجا روی می‌دهد؟

برای شخصی که این پیغام را می‌خواند، چه اتفاقی می‌افتد؟

فکر می‌کنید پیغام چیست؟

ملاحظه می‌کنید که سرعت شعر خیلی بالاست. شخصی ناشناس (درواقع شخصی با شخصیتی بسیار مبهم) وارد خانه می‌شود. به ما گفته می‌شود که او در را باز و بسته می‌کند، سیبی می‌خورد و گربه‌اش را نوازش می‌کند. آنچه دستمان می‌آید، بخشی از زندگی روزمره است. وقتی پیغام فاش می‌شود، همه‌چیز تغییر می‌کند. پیش از آن‌که شعر به پایان و نقطه‌ی ایست خود برسد، سرعتِ آرامِ روزمرگی، سریع می‌شود.

نکته‌ی جالب توجه دیگر در رابطه با متن، تفسیر آن است. حتی هنگامی که متن چیده می‌شود، تفاسیر متن می‌توانند متفاوت باشند. نه فقط تفسیر به معنای برداشتی که فردی پس از خواندن شعر درباره‌ی آن توضیح می‌دهد، بلکه اقتباس‌های ادبی و هنری از آن. با مقایسه‌ی ویدیوکلیپ‌های مختلفی که از همین شعر ساخته و روی اینترنت درسترس است می‌توان اندیشید که افراد چگونه نحوه خوانش شعر خود را توصیف می‌کنند. کدام‌یک از این توصیف‌ها، به نظر شما نزدیک‌تر است؟ و با تماشای ویدئوهای اقتباسی از این شعر می‌توانید به این پرسش‌ها بیندیشید:

کدام‌یک از آن‌ها بیش از بقیه به متن پره‌ور وفادارترند؟

آیا هیچ نوع اختیار هنری‌ای به کار گرفته شده که با متن اصلی تفاوت داشته باشد؟

چرا این موارد حادث شده‌اند؟

آن‌ها چه هدفی را دنبال می‌کنند و آیا فکر می‌کنید پیغام اصلی شعر را تغییر داده‌اند؟

آیا این‌ها نمونه‌های خوبی برای به نمایش در آوردن شعرند؟ دلیل خود را توضیح دهید.

موسیقی چه تأثیری بر این شعر می‌گذارد؟

زبان

خواندن، روشی فوق‌العاده برای به چالش کشیدن امور مرتبط با زبان است. بیایید نگاهی بیندازیم به آنچه تنها به‌واسطه‌ی همین شعر می‌توانید فرا گیرید. با هم نگاهی به زبان مورد استفاده خواهیم انداخت.

اگر فعل‌هایی که در زمان گذشته حادث شده‌اند را به یاد داشته باشید، می‌دانید که معادل er آخر افعال انگلیسی، در زبان فرانسه است. وقتی فعل کمکی avoir باشد، نیازی نیست، اسم مفعول با فاعل مطابقت داشته باشد. امّا همین مسئله در رابطه با être صادق نیست؛ یعنی اسم مفعول باید با فاعل از نظر جنس و شمار مطابقت کند. پس چرا در انتهای ouverte ،refermée، و renversée نشانه‌ی -e قرار گرفته که مونّث است درحالی‌که به کمک avoir صرف شده‌اند؟ در زبان فرانسه، حتّی در حضور avoir، اسم مفعول باید با مفعول مستقیم، اگر جلو فعل قرار گرفته باشد، مطابقت کند.

La porte que quelqu’un a ouverte

La porte مؤنث است و از آن‌جا که پیش از فعلِ (a) قرار گرفته، اسم مفعول به -e نیاز دارد.

حال، نوبت شماست: اگر le fruit را با la pomme در سطر Le fruit que quelqu’un a mordu جایگزین کنیم، متن به چه صورت در می‌آید؟ La pomme que quelqu’un a mordue

می‌توانید در رابطه با ضمیر موصولی quoi هم مطلبی بیاموزید. ضمیر موصولی، ضمیری است که عبارت یا شبه‌جمله را به اسم یا ضمیری دیگر وصل می‌کند. همیشه از ضمایر موصولی استفاده می‌کنید. به عنوان مثال در زبان انگلیسی who, which, whoever, that و غیره ضمایر موصولی هستند.

یک نکته در حاشیه: در رابطه با کلمه que باید بگوییم که در مثال بعدی ضمیر موصولی نیست؛ بلکه واژه‌ای بسیار مهم در زبان فرانسه به‌حساب می‌آید: هنگامی که یادگیری زبان فرانسه را شروع کردم، این مسئله مرا شگفت‌زده می‌کرد که وقتی می‌خواهم دو شبه‌جمله را کنار هم به کار ببرم، همیشه باید از que استفاده کنم. چرا به جای آن‌که بگویم: “به‌نظرم بامزه است!” مجبورم این‌گونه نظر خود را بیان کنم: “به‌نظرم که بامزه است!”. زبان فرانسه این‌گونه کار می‌کند. به این موضوع عادت می‌کنید و ملکه‌ی ذهنتان می‌شود.

پس que ضمیر موصولی است (مثل qui, dont, lequel و غیره). در این شعر با نمونه‌ی دیگری نیز مواجه می‌شویم. آن را شناختید؟ !où پس تفاوت استفاده از que و در این شعر چیست؟ Que مفعول مستقیم است (مطابقت مفعول مستقیم avoir را در ذهن داشته باشید). Où برای نشان دادن مکان و زمان استفاده می‌شود. سطر la chaise où quelqu’un s’est assis نشان می‌دهد که شخص کجا نشسته است.

در انتها لازم است تذکّر دهیم که واژگان را هم فراموش نکنیم. همواره این امکان وجود دارد، واژگانی را شناسایی کنید که با آن‌ها آشنا نیستید. و خواندن بهترین شیوه برای یادگیری آن‌ها است. شگردهایی هستند که با استفاده از آن‌ها می‌توانید با هم‌خانواده‌ی واژگان آشنا شوید. به عنوان نمونه در این شعر کلمه‌ی renverser را ملاحظه می‌کنید. در زبان فرانسه واژه‌ی مشابه این کلمه verser است. معنی این کلمات را پیدا کنید و ببینید چگونه با هم ارتباط دارند. مثلا به فعل se jeter در این شعر توجه کنید. احتمالا معنای jeter را به تنهایی می‌دانید. se چگونه معنای آن را تغییر می‌دهد؟


برچسب ها : , ,
دسته بندی : پرونده , شعر , شماره ۳۶
ارسال دیدگاه