آخرین مطالب

سارایوو

مرتضی لطیفی نظامی غربیل آسمانچادری از خاکستر و دود می پاشدبر تمامی دشتبر تمامی شهربر آ ئینه های آ ببر صخره های سنگتیغ تیز چرخ عراده های توپبا شکاف های نازک خونماهوت سبز تپه های بلند راهاشور می زنددر هیاهویی از وحشت و گریزستاره های افتان پولادیبا دلی پر از سرب و باروتو دنباله هایی از دوزخ و مرگجدار نازک […]

سارایوو

مرتضی لطیفی نظامی

غربیل آسمان
چادری از خاکستر و دود می پاشد
بر تمامی دشت
بر تمامی شهر
بر آ ئینه های آ ب
بر صخره های سنگ
تیغ تیز چرخ عراده های توپ
با شکاف های نازک خون
ماهوت سبز تپه های بلند را
هاشور می زند
در هیاهویی از وحشت و گریز
ستاره های افتان پولادی
با دلی پر از سرب و باروت
و دنباله هایی از دوزخ و مرگ
جدار نازک کاغذی آ سمان را
می خراشند
به آ تش و دود
لوله های بلند سرد پولاد
پنهان
از روزنه های شکسته پنجره های خاموش
بی نشان
گل بوته های زخم می کارند
د شتی از ارغوان سرخ
بر سینه کودکان
در حیاط های سنگی بازی

در دور دست
در دور دست آیا
در دور دست وحشی
در دور دست دور؟
نه نه این جا
میان قلب تمدن
ا ین جا
در قاره قدیم
در مرکز جهان
در سرزمین هنر
در گهواره فرهنگ
در یک گامی سقراط
در همسایگی ولتر
این جاست
آن شب نشینی آتش
با خمپاره ها و سرب
این جا ست
آن باران تلألو اشک و خون
این جاست
آن شهاب های ثاقب مرگ
این جا ست
که فرو می ریزد
سقف های زندگی
این جا ست
که پاره پاره می شود
گلو های خاموشی
این جاست
که شکسته می شود
د ست های فریاد
این جا ست
که بر آستانه می خشکد
چشمان انتظار
این جاست

آه ای انسان
نگاه بی تفاوت تو
کجا را می نگرد
و در د ستهای بی رمق ات
چه پنهان داری
آه ای انسان
از سینه ات آیا
تنها
آه های خاموشی ا ست که بر می خیزد
شب
در خانه های آرامش
در بسترهای گرم
کنار اجاق های انباشته
از عطر نان و عسل
در فضای لبریز
از روح موسیقی
چه نرم سپیده می دمد
وای در بیغوله های سرما
در کنار اجاق های خاموش
در بسترهای مرطوب خون آ لود
در هوای سوخته از بوی باروت
در انتظار انتظار انتظار لحظه آ خر
هر ثا نیه
سنگینی یک قرن ا ست
در دور د ست
در دور د ست وحشی
در دور د ست دور
غربیل آ سمان
چادری از خاکستر و دود می پا شد
بر شهر و رود و جنگل و کوه
و تیغ تیز عراده های توپ
با شکاف های نازک خون
ماهوت سبز تپه های بلند را
هاشور می زند
در هیاهوی وحشت و گریز
جدار نازک کاغذی آ سمان
در غباری بنفش می سوزد
و بر سینه کودکان بازیگوش
در حیاط های سنگی بازی
گل زخم گلوله
دشتی از ارغوان سرخ می کارد
در دور د ست
در دور د ست وحشی
در دور د ست دور
هر ثا نیه
سنگینی یک قرن ا ست
ا ین جا
دور از آه و اشک و خون
دور از بوی سوخته باروت
در خانه های آرامش
در بسترهایی از کتان سپید
صبح نرم می رسد
از شیشه های شفاف پنجره ها
با عطر قهوه ی گرم
و بی تفاوتی
در د ست های پاک و معطر و سترون ما
خانه می کند
هر روز

توضیح: شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار مهربانی کی سر آمد شهر یاران را چه شد
حافظ
سارایوو، بعد از مرگ مارشال تیتو در سال ۱۹۸۰, تا سال ۱۹۸۶ یوگسلاوی سیاست او را که بر “برادری واتحاد” قرار داشت د نبال کرد۰ در سال ۱۹۸۶ گروهی از روشنفکران صرب در اعلامیه ای به تبلیغات ضد صربی شدیداً حمله کرده باعث بیدار شدن آرزوی”صربستان بزرگ” شدند که بنوبه خود ناسیونالیسم را در اقوام دیگر یوگسلاوی نیز زنده کرد۰ در سال ۱۹۹۰ در کنکره فوق‌العادۀ اتحاد کمونیست های یوگسلاوی، بعد از بر خورد نمایندگان صرب و اسلوونی و خروج آن‌ ها باتفاق نمایندگان کروات عملاً پایان یوگسلاوی اعلام گردید. سال ۱۹۹۱، بعد از اعلام استقلال اسلوونی آغاز جنگ های داخلی یوگسلاوی شناخته شده است که در ۱۹۹۲ با اعلام استقلال بوسنی به این منطقه هم کشیده شد. نیروهای صرب سارایوو پایتخت بوسنی را محاصره کردند و علاوه بر قطع آب و برق و گاز و غذا و و دارو و تمام مواد اولیه مورد احتیاج مردم، روزانه آن را بطورمتوسط ۳۳۰ بار بمباران کردند اما سارایوو سقوط نکرد با باز شدن فرودگاه سارایوو از طرف سازمان ملل و استفاده از تونل معروف سارایوو مردم توا نستند ۴۳ ماه در مقابل محاصره نیروهای صرب مقاومت کنند اما تنها با مداخله نظامی ناتو صربها مجبور به امضای قرارداد “دیتن” شدند و به محا صره سارایوو در ۱۹۹۶ خاتمه دادند.


برچسب ها : , ,
دسته بندی : بایگانی (بر اساس شماره) , شعر , شماره ۶ و ۷
ارسال دیدگاه