آخرین مطالب

» شماره ۴۱ » اردوی زمستانی

اردوی زمستانی

نام کتاب: اردوی زمستانی نویسنده: امانوئل کارِر مترجم: ابولفضل الله‌دادی ناشر: مد نوبت چاپ: اول ۱۴۰۲ تعداد صفحه: ۱۴۴ قیمت: ۱۳۵هزار تومان در شمارۀ قبل برگ هنر با امانوئل کارر به معرفی رمان خصم پرداختیم. همان‌طور که قبلاً گفته شد امانوئل کارِر (Emmanuel Carrère‎) متولد ۹ دسامبر ۱۹۵۷ نویسنده، فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان اهل فرانسه است. […]

اردوی زمستانی

نام کتاب: اردوی زمستانی

نویسنده: امانوئل کارِر

مترجم: ابولفضل الله‌دادی

ناشر: مد

نوبت چاپ: اول ۱۴۰۲

تعداد صفحه: ۱۴۴

قیمت: ۱۳۵هزار تومان

در شمارۀ قبل برگ هنر با امانوئل کارر به معرفی رمان خصم پرداختیم. همان‌طور که قبلاً گفته شد امانوئل کارِر (Emmanuel Carrère‎) متولد ۹ دسامبر ۱۹۵۷ نویسنده، فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان اهل فرانسه است. وی برندۀ جوایزی همچون جایزۀ فمینا و جایزۀ رنودو شده ‌است. در این فصل نیز با یک رمان دیگر از این نویسندۀ فرانسوی آشنا می‌شویم. مترجم این اثر ابولفضل الله دادی، رمان خصم از کارر را نیز ترجمه کرده و طبق گفتۀ او قرار است با همکاری نشر مد، در طی طرحی درازمدت، آثار امانوئل کارر را به چاپ برسانند.

کارر برای رمان «اردوی زمستانی» (la class de neige) جایزۀ ادبی (Prix Femina) را در سال ۱۹۹۵ به دست آورده است. این رمان بعداً توسط کارگردان برجسته، کلود میلر برای نمایش اقتباس شد. کارر یکی از فیلمنامه‌نویسان آن بود و این فیلم در سال ۱۹۹۸ جایزۀ هیئت داوران جشنوارۀ کن را دریافت کرد.

شخصیت اصلی داستان پسرکی است به نام نیکلا حدودا ده‌ساله که به‌همراه همکلاسی‌هایش به یک اردوی زمستانی می‌رود که در طی آن اتفاق هولناکی رخ می‌دهد. درواقع در این داستان هیچ‌چیز به صورت مستقیم گفته نمی‌شود بلکه به صورت واضح نشان داده می‌شود؛ که این یکی از ویژگی‌های داستان مدرن است. مخصوصا در قسمت پایانی داستان چیزی از سرنوشت نیکلا و پدرش گفته نمی‌شود اما خواننده می‌تواند پایان را برای خودش بسازد و به آن فکر کند، پایانی به‌یاد‌ماندنی و فراموش‌نشدنی.

نیکلا پسری مضطرب است که دائماً در حال رؤیاپردازی است و ذهن پریشانی دارد. بنابراین قسمتی از داستان در ذهن این شخصیت پیش می‌رود. به‌طورکلی روایتی که در ذهن شخصیت پیش می‌رود باعث کند شدن روند داستان می‌شود و به داستان ضربه وارد می‌کند اما در اینجا نویسنده به صورت هدفمند این نوع روایت را انتخاب کرده و نه تنها ضربه‌ای به داستان وارد نمی‌کند بلکه باعث جذاب‌تر شدن روند داستان می‌شود. د واقع نویسنده شخصیت نیکلا را از طریق نشان دادن ذهن پریشان و تخیلاتش به‌خوبی و با مهارت پرداخته است. شخصیت نیکلا لابه‌لای خیال‌پردازی‌هایش کاملاً شکل می‌گیرد. نویسنده به‌خوبی رنجی را که نیکلا در آن گرفتار است، به تصویر می‌کشد.

در بخش‌هایی از رمان، داستانک‌هایی روایت می‌شود که در جهت روند داستانی رمان هستند و صحنه‌های جذاب و واضحی را به خواننده می‌دهند. تقریباً در هر فصل حداقل از یک داستانک استفاده می‌کند. استفاده از این داستان‌های کوچک در لابه‌لای داستان اصلی رمان، مهارت و قوت قلم نویسنده را نشان می‌دهد. در طی این اردوی زمستانی، نیکلا و هم‌کلاسی‌هایش متوجه دزدیده شدن و مرگ پسری به نام «رنه» می‌شوند. در یک صحنه که نیکلا و دوستش «هودکان» مخفیانه کنجکاوی می‌کنند دربارۀ این ماجرای هولناک، حرف از احتمال اینکه رنه را در یک صندوق عقب ماشین محبوس کردند و او نمی‌داند به کجا برده می‌شود، می‌زنند. نویسنده در اینجا یک داستانک می‌آورد که مربوط به حالت مخوف حبس شدن در تاریکی است که نیکلا و دوستش از آن می‌گویند. این داستان کوچک علاوه بر اینکه به هیجان و جذابیت داستان می‌افزاید، کاملاً مربوط به موضوع بحث نیکلا و دوستش است، که بدین شکل روایت شده:

«یک روز پدر نیکلا یکی از ماجراهای بیمارستانی خود را برایش تعریف کرده بود، ماجرای پسرکی که حین یک جراحی مختصر و در پی اشتباه متخصص بیهوشی برای همیشه کور و کر و فلج شده بود. بی‌شک او در تاریکی به هوش آمده بود. نه می‌شنید، نه می‌دید و نه با نوک انگشتانش چیزی حس می‌کرد. مدفون در ظلمتی ابدی. همه در اطرافش در تکاپو بودند و او خبر نداشت. در جهانی نزدیک نزدیک اما برای همیشه جدا از جهان خودش. پدرش و مادرش و پزشکان، پریشان و وحشت‌زده، چهرۀ رنگ‌پریدۀ او را ورانداز می‌کردند اما نمی‌دانستند در پس آن چشم‌های نیمه‌بسته کسی هست که بتواند چیزی را حس کند یا نه…»

نویسنده با استفاده از تکنیک جریال سیال ذهن در یک فصل، صحنه‌ای از بیست سال بعد را نشان می‌دهد. صحنه‌ای به‌یادماندنی که در آن نیکلا مردی کامل شده اما با دیدن دوستش هودکان که سر و وضعی شبیه آوارگان دارد، پا به فرار می‌گذارد. این صحنه با یک علامت سؤال در ذهن خواننده باقی می‌ماند و در انتهای رمان و رسیدن به صحنۀ پایانی، خواننده به جواب می‌رسد و به فکر فرو می‌رود. به گونه‌ای که هر خواننده می‌تواند با داستان خودش این فاصلۀ بیست‌ساله را پر کند.

مریم مددی


برچسب ها : , , , ,
دسته بندی : شماره ۴۱ , معرفی کتاب
این‌ها را هم بخوانید:
خنده‌های هراس و تنهایی
جاری چون رود
ریمل
به حق چیزهای ندیده
ارسال دیدگاه