آخرین مطالب

» شماره ۳۹ » مطرود

مطرود

کتاب: مطرود نویسنده: راس مک‌دونالد مترجم: سمانه اخوان صالح ناشر: فارابی نوبت چاپ: اول ۱۴۰۲ تعداد صفحه: ۳۳۹ قیمت: ۲۶۰ هزار تومان راس مک‌دونالد (Ross Macdonald) نام مستعار نویسندۀ آمریکایی-کانادایی به نام کنت میلار (Kenneth Millar) است. مک دونالد به سبک جنایی می‌نوشت. داستان‌های او به دلیل تصاویر پیچیده، عمق روان‌شناختی، نثر روان و پرداخت […]

مطرود

کتاب: مطرود
نویسنده: راس مک‌دونالد
مترجم: سمانه اخوان صالح
ناشر: فارابی
نوبت چاپ: اول ۱۴۰۲
تعداد صفحه: ۳۳۹
قیمت: ۲۶۰ هزار تومان

راس مک‌دونالد (Ross Macdonald) نام مستعار نویسندۀ آمریکایی-کانادایی به نام کنت میلار (Kenneth Millar) است. مک دونالد به سبک جنایی می‌نوشت. داستان‌های او به دلیل تصاویر پیچیده، عمق روان‌شناختی، نثر روان و پرداخت مکان مورد توجه قرار گرفته است. میلار کار خود را با نوشتن داستان برای مجلات پالپ آغاز کرد و از نام واقعی خود برای چهار رمان اولش استفاده کرد. پس از خدمت در دریا به عنوان افسر ارتباطات نیروی دریایی از سال ۱۹۴۴ تا ۱۹۴۶، میلار به میشیگان بازگشت و در آنجا دکترای خود را دریافت کرد. او همچنین وارث اصلی داشیل همت و ریموند چندلر به عنوان استاد اسرار سخت آمریکایی نامیده می‌شود. جان لئونارد (John Leonard) منتقد، اعلام کرده است که مک دونالد از محدودیت‌های داستان جنایی فراتر رفته و به یک رمان‌نویس بزرگ آمریکایی تبدیل شده است. مک‌دونالد که در انتاریو کانادا بزرگ شد، سرانجام در ایالت کالیفرنیا ساکن شد و در سال ۱۹۸۳ درگذشت.
مک‌دونالد بیشتر به خاطر مجموعۀ رمان‌های پخته‌شده‌اش در جنوب کالیفرنیا و با حضور کارآگاه خصوصی، لو آرچر (Lew Archer) شناخته می‌شود. رمان‌های لو آرچر به عنوان برخی ازمهم‌ترین کتاب‌های معمایی آمریکایی در اواسط قرن بیستم شناخته می‌شوند. او برای اولین بار در سال ۱۹۴۶ در داستان کوتاه «زن را پیدا کن»، شخصیت «لو آرچر» را معرفی کرد.
در رمان «مطرود» (The Chill)مرد جوان مضطربی به نام الکس کینکید از لو آرچر می خواهد که همسرش دالی را پیدا کند که در آخر هفتۀ ماه‌عسل او را ترک کرده است. به نظر می‌رسد مردی با ریش خاکستری او را در اتاق هتل خود ملاقات کرد و کمی بعد ناپدید شده است. راوی داستان، لو، یک کاراگاه خصوصی است که شخصیت جذاب و کنجکاوی دارد. زمان زیادی طول نمی‌کشد تا لو، دالی را پیدا کند، اما زمانی که این کار را انجام می دهد، درگیر سه قتل می‌شود که یکی در زمان حال داستان اتفاق افتاده و دو جنایت دیگر در گذشته دور رخ داده‌اند.
این رمان یکی از بهترین رمان‌های پلیسی راس مک‌دونالد است. داستان بلافاصله از ابتدا شروع می‌شود و از همان آغاز هیجان و کنجکاوی را در خواننده به وجود می‌آورد. در حقیقت داستان بسیار کشش دارد و خواننده را تا صفحۀ آخر با خود همراه می‌کند. شخصیت‌ها بسیار باورپذیرند و یکی از پیچیده‌ترین طرح‌های داستانی است که توسط یک نویسندۀ جنایی آمریکایی ساخته شده است. درواقع شخصیت‌پردازی عالی است و شخصیت‌ها به‌درستی پرداخت شده‌اند.
لو آرچر، به‌واسطۀ شغلش به عنوان کاراگاه خصوصی جزء‌به‌جزء حوادث و محیط را می‌بیند. به همین دلیل مکان به‌خوبی پرداخت شده و داستان پر از صحنه‌های واضح و روشن است. در جایی از داستان راوی این گونه تصاویر واضحی از مکان می‌دهد:
«جاده‌ای را که عوارضی داشت و بریجتون را دور می‌زد، ترک کردم و ماشین کرایه‌ای خودم را از میان بلوک‌های مسکونی حومۀ شهر راندم. انبوهی از آسمان‌خراش‌هایی را که گویا با اره بریده بودندشان و شکلی دندانه‌دندانه به ساختمان‌هایش داده بودند، در منطقۀ تجاری پیش رو و در سمت چپ، در سراسر ضلع جنوبی و در سراسر کارخانه ها می‌توانستم ببینم.»
اما گاهی راوی بیش‌ازاندازه از جزییات مکان می‌گوید و این خواننده را خسته می‌کند. گاهی نیز راوی به صورت مستقیم شخصیت‌ها را قضاوت می‌کند و این فرصت را به خواننده نمی‌دهد تا خود تفکر کند؛ برای مثال در جایی از داستان می‌گوید:
«هیجان و آشفتگی پنهانی در صدایش بود، هیجان و آشفتگی دختر ترشیدۀ میانسالی که مجبور به ایجاد تغییری است.»
انتهای داستان را نمی‌توان پیش‌بینی کرد و حدس زد و تا بخش آخر، کنجکاوی پرکششی در خواننده باقی می‌ماند. در فصل‌های آخر کتاب روند و سرعت داستان بیشتر می‌شود چون هیجان و اضطراب بیشتری برای کشف حقیقت در راوی و خواننده ایجاد می‌شود. در فصل آخر با یک پایان شگفت‌انگیز و تراژیک روبروییم؛ پایانی که به‌هیچ‌وجه پیش‌بینی‌پذیر نیست و هیجانی که ازابتدا در خواننده شکل گرفته را تبدیل به یک شک حیرت‌آور می‌کند.
راس مک‌دونالد در چهره‌نگارۀ خود در سال ۱۹۸۱ می‌نویسد: «غافل‌گیری‌ای که یک رمان پلیسی با آن به پایان می‌رسد باید ارتعاشات غم‌انگیزی را ایجاد کند که در کل ساختار به عقب می‌چرخد.» او در هیچ جای کارش این اصل را بهتر از کتاب مطرود که اولین بار در سال ۱۹۶۴ منتشر شد نشان نمی‌دهد. این رمان یازدهمین رمان لو آرچرِ راس مک‌دونالد است که در سال ۱۹۶۴ جایزۀ خنجر نقره‌ای (Silver Dagger award) را از انجمن جنایی‌نویسان بریتانیا دریافت کرد.
مریم مددی زاده


برچسب ها : , , ,
دسته بندی : شماره ۳۹ , معرفی کتاب
این‌ها را هم بخوانید:
ارسال دیدگاه