نویسنده: آگوستینا بازتریکا

مترجم: سمانه تیموریان

انتشارات: روزگار

نوبت چاپ: ۱۴۰۰

تعداد صفحه: ۲۰۷

قیمت: ۶۲ هزار تومان

آگوستینا بازتریکا نویسنده داستان‌های کوتاه و رمان‌نویس آرژانتینی متولد سال ۱۹۷۴ در بوئنس آیرس است. او که فارغ‌التحصیل رشته هنرهای زیبا از دانشگاه بوئنس آیرس است، اولین رمان خود، رمان «دختر را بکش» را در سال ۲۰۱۳ چاپ کرده است. در سال ۲۰۱۶ مجموعه داستان‌های کوتاه خود را با نام «پیش از برخورد شدید» به بازارعرضه داشته و سال بعد دومین رمان خود یعنی «جسد نفیس» که برگردان آن به انگلیسی و در نهایت فارسی به «گوشت لطیف است» ترجمه شده، در دسامبر سال ۲۰۱۷ روانه بازار طبع و نشر کرده است. این کتاب بلافاصله به ۱۱ زبان ترجمه شده و شدیدا مورد استقبال قرار گرفت. قرار است به زودی بر اساس این رمان سریالی ساخته شود. آخرین اثر چاپ شده از این نویسنده مجموعه داستان‌های کوتاه با عنوان «نوزده و یک پرنده تاریک» است در سال ۲۰۲۰ به بازار آمده است. آگوستینا جوایز متعددی در کارنامه کاری خود دارد از جمله مهمترین‌های آنها می‌توان به چند مورد زیر اشاره کرد. جایزه برتر در سی‌و‌هشتمین دوره مسابقه داستان کوتاه آمریکای لاتین «ادموند والاس»، مکزیک سال ۲۰۰۹٫ برنده نخستین جایزه شهرداری بوئنس آیرس برای داستانهای کوتاه منتشر نشده ۲۰۰۴/۵ در سال ۲۰۱۱ شد. جایزه رمان پریمیو کلارین در سال ۲۰۱۷ و جایزه داستان‌های ترسناک بانوان برای بهترین‌ رمان‌های سال ۲۰۲۱ در آمریکا. دو جایزه آخر که از آنها یاد شد هر دو برای کتاب «گوشت لطیف است» به نویسنده اعطا شده است. بازتریکا هم اکنون در کنار نوشتن به کار تدریس هم اشتغال دارد.

و اما رمان گوشت لطیف است. این رمان جامعه‌ای را به تصویر می‌کشد که در آن نوعی ویروس کشنده گوشت تمام حیوانات را آلوده کرده است که به سبب آن دولت‌ها دستور معدوم کردن تمام حیوانات را داده‌اند. تمام حیوانات اهلی از بین رفته‌اند. باغ وحش‌ها تعطیل شده‌اند و دسترسی انسان به گوشت و منبع پروتئین از بین رفته است. بنابراین انسان‌ها برای زنده ماندن و تامین نیازهای خود به آدمخواری روی آورده‌اند. اما آدمخواری و همنوع‌خواری انسان‌ها به این معنی نیست که جامعه به هرج و مرج کشیده شده و هر کسی می‌تواند هر کس دیگر را بخورد. برعکس، جامعه‌ی به‌تصویر‌کشیده‌شده یک جامعه بسیار مدرن و متمدن و قانون‌مند است و خوردن گوشت انسان که در کتاب، گوشت مخصوص نامیده می‌شود، بسیار تحت کنترل قانون، سیستماتیک و نظام‌مند است. انسان‌های مدرن شناسنامه‌دار برخی از انسانهای دیگر را که شناسنامه و هویتی جز سلاخی و خورده شدن ندارند و «هد» یا همان سر نامیده می‌شوند، اصلاح نژاد می‌کنند، پرورش می‌دهند، سلاخی می‌کنند، در قصابی‌ها به فروش می‌رسانند. یک چرخه کامل از تولید تا مصرف گوشت مخصوص. مارکوس تژو، قهرمان داستان که مدیر یک کارخانه سلاخی انسان یا به عبارت بهتر فراوری گوشت است از شغلش متنفر است، همسرش او را ترک کرده، پدرش تقریبا مجنون شده و درخانه سالمندان است؛ اخیرا فرزند نوزادش را ازدست داده است، رابطه بسیار بدی با خواهرش دارد. یک چنین شخصیت نابسامانی یک روز یک هدیه دریافت می‌کند. یک مادینه انسان که برای سلاخی خانگی و استفاده از گوشتش به وی داده شده است؛ یک مادینه از بهترین نژاد از طرف شرکت پرورش‌دهنده «هد»ها به عنوان نشان دادن حسن نیت در بیزنس. مارکوس گرچه می‌داند هر نوع رابطه با مادینه‌ها ممنوع است و مجازات مرگ در پی دارد شروع می‌کند به ایجاد یک رابطه انسانی و عاطفی برقرار کردن با مادینه مزبور و ادامه داستان… .

کتاب گوشت لطیف است سراسر پر است از لاشه. شقه کردن. سلاخی کردن. صف کشتار و خون اما به نظر چندان چندش‌آور نیست؛ در عوض بسیار انسان را به تفکر وا می‌دارد و خواننده متوجه می‌شود کتابی است اساسا مرتبط با حیوانات و حقوق آنها.

حمید زمانی