آخرین مطالب

» بایگانی (بر اساس شماره) » ادای احترام دانشگاه سوربون

به نابغه‌ی بزرگ ماریو بارگاس یوسا

ادای احترام دانشگاه سوربون

ترجمه: م . ی: روز پنجم آوریل سال جاری میلادی، در دانشگاه سوربون پاریس، به مناسبت پیوستن ماریو بارگاس یوسا به لاپِلایِد مراسم ادای احترام به ایشان بر گزار گردید. لاپلایِد مجموعه‌ی مشهور آثار اصیل ادبیات جهانی است که در آن نام‌هایی مانند سروانتس، شکسپیر، دیکنز، فلوبر، کافکا و یا گارسیا لورکا می درخشند.تنها شانزده نویسنده […]

ادای احترام دانشگاه سوربون

ترجمه: م . ی:

روز پنجم آوریل سال جاری میلادی، در دانشگاه سوربون پاریس، به مناسبت پیوستن ماریو بارگاس یوسا به لاپِلایِد مراسم ادای احترام به ایشان بر گزار گردید. لاپلایِد مجموعه‌ی مشهور آثار اصیل ادبیات جهانی است که در آن نام‌هایی مانند سروانتس، شکسپیر، دیکنز، فلوبر، کافکا و یا گارسیا لورکا می درخشند.
تنها شانزده نویسنده در زمان حیات خود افتخار دریافت چنین امتیازی را داشته‌اند. قبل از ماریو بارگاس یوسا، نویسندگانی مانند اوژن یونسکو، آندره ژید، ماگاریت یورسنار، کلود لِوی اشتراس و میلان کوندرا به این افتخاررسیده بودند.
افزون بر این، نویسنده پرویی اولین اسپانیایی زبان است که قبل از مرگش از او قدردانی می‌شود (بورخس در سال ۱۹۸۶ زمانی که آثارش درلاپِلایِد در جریان انتشار بود، وفات یافت و تا سال ۱۹۹۳ به چاپ نرسید).
از اواخر ماه مارس سال جاری میلادی، بارگاس یوسا با دو مجموعه از آثارش، شامل هشت رمان مزین به جلد چرمی و کاغذی بسیار ظریف و نازک، بخشی از گروه لاپِلایِد خواهد بود. دانشگاه سوربن با همکاری مؤسسه انتشاراتی گالیمار و خانه آمریکای لاتین در یکی از آمفی تئاترهای تاریخی دانشکده ادبیات مراسم بزرگداشت او را برگزار کرد. در زیر گچ بری های طلایی سقف محل برگزاری و در بین تصاویر راسین، دکارت و مولیر، بارگاس یوسا ابتدا به دکلمه‌ی بخش هایی از خانه سبز و عمه خولیا و نمایشنامه نویس گوش فرا داد و سپس درسخنرانی خود از فرهنگ فرانسه که آن را در نویسنده شدنش راهگشا و برانگیزاننده خواند، سپاسگزاری کرد. ماریو بارگاس گفت که “به یمن فرانسه میّسر شد که پی ببرم چه گونه ای از نویسندگی را می‌خواهم”. “خواندن مادام بواری زندگی مرا عوض کرد. به لطف فلوبر فهمیدم که می‌خواهم یک نویسنده رئالیست باشم، چون رئالیسم او ربطی به ابتذال یا عدم تعهدی نداشت که من در نویسندگان رئالیست سراغ داشتم”. و اضافه کرد: “با حساسیتی بیش از حد خود را جستجوگر فانتزی کمال که مشخصه‌ی فلوبر بود یافتم، و همچنین ظرفیت های کاری اش راشناختم. او به من آموخت حتی کسی که نابغه زاده نشده با کار زیاد و تداوم و سرسختی می‌تواند به توانایی بالادست یابد”.
بارگاس یوسا خواستار ادبیاتی “متعهد”، “پرشور”، “پر مساله” و غیر معمول شد. همچنین گفت جهان‌گرایی خود را مدیون بسیاری از نویسندگان فرانسوی است. او تصریح کرد مدافع این نظریه‌ است :”نهاد بشر، با وجود تباین آداب و رسوم و زبان، یک ویژگی مشترک دارد و آن، همان است که ادبیات غنی همیشه افشا و آشکار می‌کند. ادبیات فرانسه همیشه در مقابل جهان پیرامون واکنش داشته است”. نویسنده‌ی پرویی اذعان داشت که شوق بسیاری برای تحول و طغیان در خود می بیند.
ماریو بارگاس همچنین به یاد آورد که چگونه لاپِلایِد را در طول هفت سالی که در پاریس زندگی می‌کرد، کشف کرده بود: “در اوئل دهه‌ی شصت میلادی، زمانی که در آلیانز فرانسه تحصیل می‌کردم هرگز به خاطرم خطور نکرده بود که روزی عضو خانواده نوابغ خواهم شد. روزی که نامه‌ی حاوی این خبر را دیدم، زیباترین روز زندگی من بود”. و تاکید کرد: ” فکر می‌کردم با من شوخی می‌کنند”. ماریو بارگاس یوسا در ادامه اظهار داشت: “حتی از این که نام من در کنار نام‌هایی مانند پروست، مالرو یا سِلین قرار گیرد خجالت می‌کشیدم”.


برچسب ها : , ,
دسته بندی : بایگانی (بر اساس شماره) , پرونده , شماره ۶ و ۷
ارسال دیدگاه