آخرین مطالب

» شماره ۲۷ » بانوان ماه

بانوان ماه

نویسنده: جوخه الحارثی مترجم: محمد حزبائی‌زاده انتشارات: کوله‌پشتی نوبت چاپ: اول ۱۳۹۹ تعداد صفحه: ۱۷۵ قیمت: ۲۷هزار تومان جوخه الحارثی نویسنده‌ی عمانی است که در رمانش به ‌سراغ گذشته و تاریخ عمان رفته است. الحارثی رمان‌نویس، نویسنده‌ی داستان کوتاه و استاد دانشگاه عمان است. الحارثی در زمان نوشتن این رمان در دوره‌ی دکتری ادبیات عربی […]

بانوان ماه

نویسنده: جوخه الحارثی

مترجم: محمد حزبائی‌زاده

انتشارات: کوله‌پشتی

نوبت چاپ: اول ۱۳۹۹

تعداد صفحه: ۱۷۵

قیمت: ۲۷هزار تومان

جوخه الحارثی نویسنده‌ی عمانی است که در رمانش به ‌سراغ گذشته و تاریخ عمان رفته است. الحارثی رمان‌نویس، نویسنده‌ی داستان کوتاه و استاد دانشگاه عمان است. الحارثی در زمان نوشتن این رمان در دوره‌ی دکتری ادبیات عربی در دانشگاه ادینبورگ درس می‌خوانده، که به فکر نوشتن داستانی درباره‌ی سنت‌های عمان که در حال نابودی هستند، می‌افتد. پس از نوشته شدن کتاب به زبان عربی، ماریلین بوث، استاد راهنمای او، که استاد مطالعات دنیای معاصر عرب در دانشگاه آکسفورد است به ‌رمان علاقمند می‌شود و آن را ترجمه می‌کند. در واقع، رمان بانوان ماه اولین رمان از کشور عمان است که به انگلیسی ترجمه شده و در همین اولین گام توانسته برنده‌ی جایزه‌ی جهانی من‌بوکر سال ۲۰۱۹ شود.

رمان بانوان ماه حول سه شخصیت اصلی، سه خواهر به نام‌های مایا، اسماء و خوله می‌گردد. وقایع این رمان که حالا جهانی شده و به زبان‌های مختلف ترجمه شده در روستای کوچک عوافی عمان می‌گذرد. آغاز حوادث از دهه هفتاد میلادی است ولی همه چیز مثل یک پازل بزرگ طراحی شده که با فلاش بک و فلاش فورواردهای متعدد در طول یک قرن آنچه را که بر خانواده‌های عمانی گذشته روایت می‌کند. در این روایت از یک طرف به سابقه‌ی برده‌داری در این کشور و مبارزات ضد استعماری می‌رسد و از طرف دیگر به مشکلاتی که بر سر گذار از جامعه سنتی به مدرن وجود دارد. راهی که این کشور از زندگی زیر سلطه‌ی انگلیس تا استقلال و از زندگی زیر چادر در بیابان‌ها تا ساختمان‌های بلند پیموده راه درازی است. رمان بانوان ماه با تمرکز بر زنان عمانی به گونه‌ای داستان خود را طراحی کرده که بتواند راوی تاریخی پرفرازونشیب باشد بدون اینکه لحظه‌ای از شخصیت‌هایش غفلت کند و از آن‌ها فاصله بگیرد.

در اصل رمان حول دو خانواده می‌چرخد. خانواده عزان یعنی خانواده سه شخصیت اصلی که با هم خواهرند و خانواده سلیمان تاجر که عبدالله پسرشان با یکی از دخترهای عزان ازدواج کرده است. در این رمان صدای واحدی شنیده نمی‌شود. هرکدام از شخصیت‌ها چه شخصیت‌های اصلی چه شخصیت‌های فرعی صدا و لحن خودشان را دارند. بانوان ماه رمانی چندصدایی است. حتی گاهی شخصیتی فرعی می‌تواند به اندازه‌ی یک شخصیت اصلی جذاب و ماندگار باشد. مانند ظریفه که هم دایه است، هم مادر است و هم معشوقه. و صدایش در همه جای رمان شنیده می‌شود. یا خود سلیمان تاجر که پدری است مستبد و مسلط و معتقد به سنت. پدری که حتی بعد از مرگ او، روحش در زندگی پسرش، عبدلله حاضر و ناظر است. ولی مسأله این جاست که نه پسران شبیه پدرانشان هستند نه دختران شبیه مادرانشان و تغییر از همین جا آغاز می‌شود. کاری که جوخه الحارثی کرده این است که با روایت غیر خطی و پازل‌گونه از همان ابتدا دستش را رو نمی‌کند. شخصیت‌ها را کم‌کم به ما نشان می‌دهد. ولی همه‌ی شخصیت‌هایش باورپذیرند و روح دارند. آن بخشی از زندگی گذشته‌شان نقل می‌شود که به تمامی همه چیز را برایمان از آرزوها و رؤیاها و دغدغه‌هایشان می‌سازد. و مگر هر آدمی چیزی غیر از تاریخ و جغرافیایی است که در آن زیست می‌کند؟

بخشی از متن کتاب: «فکر کردن به کشوری که در کودکی و پیش از آنکه چیزی از آن بدانم ترکش کرده بودم، خواب از چشمم می‌گرفت. تصور تابوت‌هایی به‌خصوص شکنجه‌ام می‌داد؛ سیاه و تیره کنار هم ردیف شده بودند، تابوت پدرم، تابوت مادرم، تابوت خودم، تابوت غالیه و تابوت برادرم. بار هواپیمایی که پرواز محال را انجام می‌دهد، پرواز قاهره-مسقط که تا وقتی زنده بودیم انجام نشد. بعد تصویر مرده‌ها، ما، از تابوت‌هایشان بیرون می‌آیند به دست نزدیکانی که هرگز آنها را نشناختم و زیر سایه‌ی آفتاب سوزان غرب عوافی به خاک سپرده می‌شوند، در مقبره‌ای که حتی تک درختی یا بوته‌ی صحرایی ندارد. بارها و بارها آرزو کردم پدرم رؤیاهایش را تغییر دهد، ما را در یکی از قبرستان‌های قاهره دفن کند که پر از جنب‌وجوش و دست‌فروش و تلاوت است. یا اینکه ما را زنده سوار هواپیمایی بکند که به مقصد مسقط می‌رود، به جای آنکه تابوت‌هایمان را بار آن بکند. آخر سر وقتی به زندگی در تخیلش پایان دادم، طعم آزادی را فهمیدم. این لذت را مزه‌مزه کردم که چطور آدمی کتاب‌هایی را که دوست دارد انتخاب کند، دوستانی را که می‌پسندد و شهرهایی که دوست دارد و چطور به آزادی می‌رسد وقتی خودش می‌شود نه صرفاً ادامه یا تجسم مخیله‌ی شخصی دیگر حتی اگر آن شخص پدرش باشد.»

آزاده کفاشی


برچسب ها : , ,
دسته بندی : شماره ۲۷ , معرفی کتاب
این‌ها را هم بخوانید:
ارسال دیدگاه