آخرین مطالب

» شماره ۳۱ » جان فانته

جان فانته

نام کتاب: تا بهار صبر کن باندینی نویسنده: جان فانته مترجم: محمد رضا شکاری انتشارات: افق نوبت چاپ: ۱۴۰۰ تعداد صفحه: ۲۴۵ قیمت: ۴۵۰۰۰ تومان – نام کتاب: جاده لس آنجلس نویسنده: جان فانته مترجم: محمد رضا شکاری انتشارات: افق نوبت چاپ: ۱۴۰۰ قیمت: ۴۵ هزار تومان – نام کتاب: از غبار بپرس نویسنده: جان […]

جان فانته

نام کتاب: تا بهار صبر کن باندینی

نویسنده: جان فانته

مترجم: محمد رضا شکاری

انتشارات: افق

نوبت چاپ: ۱۴۰۰

تعداد صفحه: ۲۴۵

قیمت: ۴۵۰۰۰ تومان

نام کتاب: جاده لس آنجلس

نویسنده: جان فانته

مترجم: محمد رضا شکاری

انتشارات: افق

نوبت چاپ: ۱۴۰۰

قیمت: ۴۵ هزار تومان

نام کتاب: از غبار بپرس

نویسنده: جان فانته

نام مترجم: بابک تبرایی

انتشارات: چشمه

نوبت چاپ: چاپ ششم ۱۳۹۹

تعداد صفحه: ۲۵۱

قیمت: ۵۲ هزار تومان

جان فانته در هشتم آوریل ۱۹۰۹ در ایالت کلرادو آمریکا به دنیا آمد. پدرش ایتالیایی و مادرش ایتالیاییآمریکایی بود و هردو بعدها به شخصیت‌هایی تکرارشونده در آثار جان فانته تبدیل شدند. فانته به دبیرستان شبانه‌روزی یسوعیان رفت و مدت کوتاهی را هم در دانشگاه کلرادو و سیتی‌کالج لانگ‌بیچ سپری کرد. در سال ۱۹۲۹ بعد از اتمام کالج راهی کالیفرنیا شد تا راه خود را در دنیای نویسندگی بیابد. پس از چند تلاش ناموفق برای فروش داستان‌هایش به مجلات ادبی، نخستین داستانش در سال ۱۹۳۲ چاپ شد.

فانته، هم رمان‌نویس بود و هم فیلم‌نامه‌نویس. هر چند که آثارش در این دو حوزه به هیچ وجه قابل مقایسه نیستند. ناکامی‌های مالی در مقام رمان‌نویس او را ناچار کرد تا بخش عمده‌ای از انرژی‌اش را به فیلم‌نامه‌نویسی اختصاص دهد. اما همان‌طور که خودش بعد‌ها اقرار کرده بیشتر چیزهایی که برای سینما می‌نوشت صرفا حمالی برای پول بود. هرچند فیلم‌نامه‌های متوسطی که فانته برای استودیوهای هالیود می‌نوشت او را از فقر وحشتناک دوره کودکی و نوجوانی‌اش نجات داد اما باعث شد رمان‌های فانته به طرز حیرت‌انگیزی تا اوایل ۱۹۸۰ مهجور باقی بماند. چاپ آثار فانته تا آن زمان متوقف شده بود و اگر توصیه‌های چارلز بوکوفسکی به ناشران و مقدمه معروفش برای کتاب «از غبار بپرس»، که در آن فانته را خدای خود نامید، نبود چه بسا هنوز هم این غول آثار مدرن کلاسیک برای ما ناشناخته باقی می‌ماند.

داستان‌های متعددی از بداقبالی و بخت بد فانته در مقام نویسنده روایت می‌کنند اما یکی از مضحک‌ترین آنها اتفاقی است که برای کتاب «از غبار بپرس» افتاده است. در سال ۱۹۳۹ استک پل ناشر کتاب «از غبار بپرس» هم‌زمان کتاب دیگری بدون اجازه‌ی نویسنده چاپ کرد. کتاب نبرد من آدولف هیتلر. بعد از انتشار کتاب، هیتلر از استک پل و پسران شکایت کرد. ناشر هزینه هنگفتی را خرج دادگاه‌های جنگ حقوقی با هیتلر کرد. هزینه‌ای که باید صرف تبلیغ کتاب «از غبار بپرس» می‌شد و اعتباری که به جان فانته می‌بخشید. به این ترتیب کتاب فراموش شد تا زمانی که چارلز بوکفسکی آن را از قفسه‌های گردوخاک‌گرفته‌ی کتابخانه‌ی عمومی لس‌آنجلس بیرون کشید.

جان فانته

نخستین رمان، «جاده‌ی لس‌آنجلس» است؛ اثری که تا ۱۹۸۵ یعنی دو سال بعد از مرگ نویسنده‌اش منتشر نشد. این کتاب در حقیقت دومین رمان از چهارگانه معروف جان فانته است که آرتورو باندینی شخصیت اول این رمان‌ها است. باندینی یک جوان فقیر ایتالیایی آمریکایی است که عاشق نویسنده شدن و رسیدن به پول و شهرت است این شخصیت در واقع خود جان فانته است که در این چهارگانه نقش می‌آفریند. سوای آرتورو باندینی که شخصیت اول این چهار رمان است و ویژگی‌های جسمی و روحی‌اش در هر چهار کتاب ثابت می‌ماند، ترتیب زمانی و مکانی و داستان رمان‌ها به حدی با هم متفاوت است که نمی‌توان آنها را آثاری در ادامه‌ی هم به حساب آورد بلکه در واقع واریاسون‌هایی گوناگون و تم‌های متنوع برای شخصیت باندیدنی محسوب می‌شوند.

این چهار رمان عبارتند از:

جان فانته

«تا بهار صبر کن باندینی» (۱۹۳۸) دومین رمان از مجموعه باندینی و نخستین کتاب چاپ شده فانته است. این کتاب داستان دوران کودکی و نوجوانی آرتورو باندینی را روایت می‌کند. فقر، زمستان سرد و سخت، پدر بنایی که بیکار است و ناگهان خانواده را ترک می‌کند، مادری که به جز دعا خواندن کار دیگری بلد نیست و حالا باید خانواده را اداره کند، عشق آرتورو به همکلاسی‌اش وفضایی تلخ در رمان ایجاد می‌کند، اما رمان از طنز بسیار شیرینی برخوردار است. رمان تصویرسازی‌های عالی دارد و از اشیا بسیار زیرکانه استفاده می‌کند. تکنیک نوشتاری به گونه‌ای است که فانته از جملات بسیار بلند در اندازه یک پاراگراف استفاده می‌کند اما بعد این جمله بلند را با یک یا دو جمله کوتاه چند کلمه‌ای تکمیل می‌کند و به آن یک هارمونی می‌دهد. راوی داستان سوم‌شخص است اما فانته در این کتاب بنا به نیاز و ضرورت در بعضی جاها راوی را به اول‌شخص و گاه به دوم‌شخص تبدیل می‌کند و با استفاده از تمام ظرفیت انواع راوی‌ها داستان را غنی‌تر می‌کند.

جان فانته

«از غبار بپرس» (۱۹۳۹) سومین رمان از مجموعه باندینی و خوانده‌شده‌ترین و معروف‌ترین کتاب فانته است. این رمان را با رمان‌های نویسندگان بزرگی چون کنوت هامسون، لویی فردینان سلین و چارلز بوکفسکی قیاس کرده‌اند. در این داستان باندینی جوان به تنهایی برای یافتن راه خود در دنیای نوشتن با جیب خالی به لس‌آنجلس آمده است. همان کاری که خود فانته در اوان جوانی کرد. آرتورو در این داستان، جوانی است با خرده‌استعدادی در نویسندگی که همه سرمایه‌اش داستان کوتاهی است که در یک مجله ادبی نه چندان معتبر چاپ کرده و البته آرزومند شهرت و پول در لس آنجلس درندشت که نمادی از آمریکای سرمایه‌داری است در این میان نیز عاشق دختری مکزیکی می‌شود که داستان را بسیار زیبا و خواندنی می‌کند. درون‌مایه‌ی فقر، مذهب، خانواده و هویت به همراه شوخ‌طبعی فراوان از ویژگی‌های کتاب است.

«رویاهایی از بانکر هیل» (۱۹۸۲) چهارمین کتاب از مجموعه باندینی است. این کتاب هنوز به فارسی ترجمه نشده است. فانته در سال ۱۹۵۵ به دیابت مبتلا شد و عوارض آن منجر به نابینایی و قطع هر دو پایش شد. فانته این رمان را در زمان نابینایی به همسرش دیکته کرد، تا سرگذشت آرتورو باندینی کامل شود.

«جاده‌ی لس‌آنجلس» (۱۹۸۵) نخستین رمان از مجموعه باندینی است که البته آخر از همه و دوسال پس از مرگ نویسنده چاپ شد. این رمان در میان کاغذهای نویسنده پیدا شد. در این داستان باندینی جوانی است هجده‌ساله که با خواهر و مادرش زندگی می‌کند. باندینی در رمان شخصیتی است که آرزوی نویسنده شدن دارد. شوپنهاور، کانت و نیچه می‌خواند. اطرافیان خود را نادان و ابله می‌شمارد. شخصیتی خیال‌باف، دروغگو، و رؤیاپرداز دارد. هر چیز برایش دستمایه‌ای است تا به عالم هپروت برود، ذهنی دیوانه، خلاق و مالیخولیایی دارد. در ضمن آرتورو اهل کار یدی و کاری که مادر و خواهرش از او انتظار دارند نیست. با چنین روحیاتی مجبور می شود در کارخانه کنسروسازی کارگری کند. همین تناقضات، موقعیت‌های طنزآلود درجه یکی را فراهم می‌کند. یکی از صحنه‌های مالیخولیایی بسیار زیبا در کتاب، کشتار خرچنگ‌ها در زیر پل در ساحل است. در نهایت آرتورو برای پیداکردن راه خود به جاده لس‌آنجلس می‌زند. در این کتاب از همان تکنیک‌هایی استفاده شده که در شرح کتاب «تا بهار صبر کن» باندینی توضیح داده شد.

فانته در سال ۱۹۸۷ پس از مرگش از سوی انجمن ادبی پن جایزه یک عمر فعالیت ادبی دریافت کرد.

هر چند که این کتاب‌ها تقریبا مستقل از هم هستند و هر یک را به تنهایی به عنوان یک رمان واحد می‌توان خواند اما با توجه به ترتیب سن آرتور باندینی در هر کدام از این رمان‌ها پیشنهاد می‌شود کتاب‌ها به ترتیب زیرمطالعه شوند: «تا بهار صبر کن باندینی»، «جاده لس آنجلس»، «از غبار بپرس»، و «رویاهایی از بانکر هیل» (که هنوز به فارسی ترجمه نشده است).

حمید زمانی


برچسب ها : , , , , ,
دسته بندی : شماره ۳۱ , معرفی کتاب
این‌ها را هم بخوانید:
ارسال دیدگاه