آخرین مطالب

» بایگانی (بر اساس شماره) » «حافظیه و شعرگدار»

به بهانه ی انتشار کتاب "معماری آندره گدار"

«حافظیه و شعرگدار»

ویکتور دانیل، گلنار تاجدار: کتاب معماری آندره گدار چهارمین اثر از مجموعه تألیفات “گروه تحقیق معماری دوران تحول” است که فعالیت خود را از سال ۱۳۶۲ آغاز کرده است. این کتاب محصول بیش از یک دهه فعالیت این گروه است که چهار بخش دارد. سه بخش اولیه کتاب شامل: زندگی نامه، زمینه ها و معرفی بناهاست. بخش […]

«حافظیه و شعرگدار»

ویکتور دانیل، گلنار تاجدار:

کتاب معماری آندره گدار چهارمین اثر از مجموعه تألیفات “گروه تحقیق معماری دوران تحول” است که فعالیت خود را از سال ۱۳۶۲ آغاز کرده است. این کتاب محصول بیش از یک دهه فعالیت این گروه است که چهار بخش دارد. سه بخش اولیه کتاب شامل: زندگی نامه، زمینه ها و معرفی بناهاست. بخش چهارم به شیوه ای تحلیلی به معماری آندره گدار می پردازد. آرامگاه حافظ یکی از بناهایی است که در این کتاب معرفی شده است.
کتاب “معماری آندره گدار” به کوشش سه معمار پژوهشگر (ویکتور دانیل، بیژن شافعی، سهراب سروشیانی) تالیف و به تازگی انتشار یافته است.

مشاهده وجوه مشترکی، آشکار و نهان، در آرامگاه و شعر حافظ بهانه آغاز کنکاشی در معماری حافظیه شد. در قدم های اولیه مشابهت هایی بین عناصر و زبان معماری حافظیه با شخصیت ها و اسطوره های شعر حافظ درک شد. در ادامه به نظر رسید که آرامگاه برگردانی معمارانه از برخی مفاهیم و مضامین شعر حافظ باشد. (آگاهانه یا ناخودآگاهانه و شاید هر دو.)
بامطالعه متون تاریخی معلوم شد که این بنا توسط “آندره گدار” معمار و باستان شناس فرانسویِ وزارت معارف و در دوره وزارت “علی اصغر حکمت” و زیرنظر و احتمالاً همراهی او طراحی و ساخته‌شده است. در ادامه این بررسی، از مقایسه “شعر و شعر حافظ” با “معماری و معماری حافظیه” ارتباط این دو بیشتر و بیشتر عیان شد و دامنه آن گسترش یافت. “به تأویل یا به تفسیر و طبیعتا هردو”. سپس طرح آرامگاه تجسمی از شعر حافظ شد. هم شعر معماری شد و هم معماری شعر و این ممکن نبود مگر حافظ، حافظ باشد و گدار و حکمت با “اندیشه و زبان” او مأنوس شده باشند. غزلهای حافظ برای ما و جهانیان بود و غزل گدار برای حافظ و ما. به این ترتیب بنای حافظیه شعر ماندگار گدار شد. “فاخر یا مردم وار و البته هردو”.
این مشاهدات انگیزه ساز تدوین رساله ای درباره‌ی رابطه‌ی “طرح معماری حافظیه” با “شعر و شعر حافظ” به نام “حافظیه و شعر گدار شد. با این نیّت که با مصداقی عینی ارتباط بین شعر و معماری، تفسیر و تبیین شود.
چنین به نظر می رسد که هنرها اعم از معماری، هنرهای تجسمی، شعر و ادبیات، موسیقی و … در منشان الهام مشابهت-های فراوانی دارند و در روند تبلورشان تا ارتباط با مخاطب از روش ها و ابزار مشابهی استفاده می کنند. بحث های گسترده ای در این زمینه مطرح‌شده و می شود. ارجاع به آن ها بسیار آموزنده است. متداول است که به‌عنوان مدخل و مقدمه ارائه آراء و نظرات دراین باره در آغاز سخن آورده شود. ولی تجربه‌ی رساله‌ی
“حافظیه و شعر گدار” به‌طور موقت می خواهد آن ها را یک بار نادیده بگیرد و از طریق مراجعه به مصداقی عینی یعنی “معماری بنا” رابطه‌ی شعر و معماری را تحلیل و تاویل کند.
همان طور که شعر حافظ اسرار نهانی دارد تولد حافظیه ای که امروز می بینیم نیز خالی از رمز و راز نیست.
علی اصغر حکمت شیرازی وزیر معارف سال های ۱۳۱۴ تا ۱۳۱۷ ش، شخصیتی که به همت او حافظیه امروز ساخته شد، مقارن با ساخت آرامگاه فردوسی در توس و برگزاری هزاره‌ی شاعر حماسه سرای ایران و تجلیل از شاهنامه در سال ۱۳۱۳ ش که جنب و جوشی خاص در تمامی سرزمین ایران نسبت به آثار بزرگان و تجلیل از اساتید شعر و ادب ظهور کرده بود؛ از خرابی آرامگاه حافظ محزون و غمین بود و آرزو کرد که بتوان بنای مجللی درخور و شأن و منزلت خواجه شیراز بر سر مزار او ساخت. اما نداشتن بودجه کافی مانع از تحقق این آرزو بود. تفأل حکمت از دیوان حافظ با نیت رفع مشکل، او را امیدوار کرد.
چندی نگذشت که به‌طور معجزه آسایی امکانات مالی برای شروع به کار تأمین شد و آندره گدار که در آن زمان مسئول اداره عتیقات در وزارت معارف و اوقاف و صنایع مستظرفه و مسئول تهیه طرح های معارفی (فرهنگی) این اداره بود، آرامگاه حافظ را در سال ۱۳۱۵ ش طراحی کرد.
طرح آرامگاه حافظ که از واژگان معماری دوره‌ی زندیه از قبیل ستون، سرستون و تزئینات معماری کریم خانی آرامگاه سابق بهره برده، در همپایی با شعر در عرصه های خیال انگیز هنر شاعری راه یافته است.
از ویژگی های طراحی آرامگاه حافظ غلبهی فضا بر جسم ساختمان است، به نحوی که وقتی گدار دستور تهیه بیست و چهارستون دیگر را علاوه بر چهارستون دوره‌ی زندیه صادر کرد، تقریباً قسمت عمده ای از عملیات اجرایی ساختمان را سفارش داده بود. هشت ستون زیرگنبد و شانزده ستون همراه با چهارستون قدیمی که در محل قبلی ایفا شده بودند در ایوان به کار رفتند.
گدار سقف گنبد را شبیه به کلاه درویشان که وارستگی آن ها را حافظ بارها ستوده است ساخت. او به تاسی از شعر حافظ، انتخاب فلز مس را، برای پوشش سقف به جای فلزات قیمتی، زیبنده یافت تا باگذشت زمان زنگار بگیرد و همانند کلاه نشانی از برگرفتن دل از تعلقات دنیوی باشد. زیر این کلاه درویشی، گنبدی از مینا طراحی کرد. گنبد بر سرِ هشت ستون سنگی ، به نشانه‌ی قرن هشتم، یعنی زمان حیات حافظ، قرار دارد از تمثیل عددی بار دیگر در معماری ایوان با تکرار بیست ستون استفاده‌شده است که شاید اشاره ای به قرن بیستم و زمان تجدید حیات حافظیه دارد.
استفاده از سنگ مزار قدیمی حافظ و چهارستون از بنای دوره‌ی کریم خانی و به کارگیری تزیینات و عناصری چون ستون و سرستون های معماری زندیه در طرح جدید آرامگاه حافظ نشان از علاقه و توجه معمار به معماری و دوران حکومت زندیه دارد که آن را می توان نوعی ادای دین و در عین حال به کارگیری تضمین ادیبانه، در بیانی معمارانه دانست، زیرا کریم خان در دوران حکومتش به آرامگاه حافظ توجه خاص داشت و بنایی مناسب برای آن فراهم کرد. این ویژگی در کاربرد آب نماها و فواره های دوره‌ی کریم خانی که براثر احداث مسیر خیابان جدید شهر شیراز به دست آمده بود و عیناً به آرامگاه حافظ منتقل و در آنجا نصب شد تکرار می شود. همچنین در این مورد می توان به ابقاء مقابر معتبر اشاره کرد.
باغ آرامگاه حافظیه در عین حال که برای تعدادی از مراجعه کنندگان گردشگاهی مفرح است، برای عده ای دیگر مقامی زیارتگاهی دارد. فضای سیال آن به مدد تأکید بر طراحی فضا، برخورداری از مفاهیم معنوی و استفاده از مضامین و معانی و استعاره های شعر حافظ و ترجمه آن ها به زبان معماری از نمونه های برجسته ای است که ارتباطی نغز و درونی از شعر تا معماری پدید آورده و بنایی ماندگار شده است.
آندره گدار که این مقاله به بهانه انتشار کتابی درباره‌ی معماری او به نام “معماری آندره گدار” نوشته‌شده است از معماران پیشرو ایران در دهه های اول قرن چهاردهم شمسی است. حضور او در ایران با بازدید اتفاقی رضاشاه از شوش و دیدن قلعه‌ی باستان شناسی فرانسوی ها و اطلاع از قرارداد انحصاری و امتیاز بی حدی که به آن ها داده‌شده بود بی-ارتباط نیست. لغو امتیاز حفاری فرانسوی ها و به دنبال آن جایگزین کردن یک فرانسوی -آندره گدار- به سمت مدیر اداره‌ی عتیقات در ایران متأثر از این اتفاق بود.
گدار برای چهار دوره‌ی پنج‌ساله به ایران آمد و از سال ۱۳۰۷ کار خود را به‌عنوان باستان شناس آغاز کرد. ولی دوره‌ی فعالیت او بیش از سه دهه به طول انجامید و در این مدت او علاوه بر باستان شناسی به معماری و تهیه طرح بناهای نوبنیاد پرداخت. گدار در این دوره ساختمان های مهمی را طراحی کرد؛ مدرسه و دانشگاه، موزه، کتابخانه و آرامگاه.
گدار تا سال ۱۳۳۹ در ایران به فعالیت خود ادامه داد. سپس به پاریس بازگشت. کتاب هنر ایران آخرین اثر او چند سال قبل از مرگش به چاپ رسید.
باوجود تألیف گدار درباره‌ی معماری و هنر ایران که از سال ۱۳۱۵ ش با عنوان “آثار ایران” آغاز شد تا سال ۱۳۴۱ که کتاب “هنر ایران” را به رشته تحریر درآورد، می توان او را در زمره پیشگامان تولید “ادبیات معماری” در ایران به شمار آورد.
با وجود وسعت مطلب و رابطه تنگاتنگ و گسترده معماری حافظیه با شعر حافظ تفسیر و تبیین طرح آرامگاه نیاز به بررسی کسترده و ژرف و ارائه نتایج آن در فرصتی مستقل دارد. محصول این پژوهش با نام «حافظیه و شعرگدار»در مرحله تدوین است که امیدواریم در آینده در اختیار علاقه مندان قرارگیرد.


برچسب ها : , ,
دسته بندی : بایگانی (بر اساس شماره) , شماره ۲ و ۳ , معماری
ارسال دیدگاه