آخرین مطالب

» شماره ۲۷ » مجسمه‌ها چگونه می‌گریند

مجسمه‌ها چگونه می‌گریند

نویسندگان: گزیده‌ای از ییرژی هایِک (دوشان کوژل، یاروسلاو بلاشکووا، بوهومیل هرابال، ایوان ویسکوچیل، یوزف اشکوورتسکی، ولادیمیر وندرا، پتر بالگا ) مترجم: افتخار نبوی نژاد انتشارات: فرهنگ جاوید– ج نوبت چاپ: چاپ اول ۱۳۹۹ تعداد صفحه: ۱۶۲ قیمت: ۲۴هزار تومان ادبیات جمهوری چک در ذهن ما فارسی‌زبانان همواره با رمان سرباز خوب شوایک نوشته یاروسلاو هاشک […]

مجسمه‌ها چگونه می‌گریند

نویسندگان: گزیده‌ای از ییرژی هایِک (دوشان کوژل، یاروسلاو بلاشکووا، بوهومیل هرابال، ایوان ویسکوچیل، یوزف اشکوورتسکی، ولادیمیر وندرا، پتر بالگا )

مترجم: افتخار نبوی نژاد

انتشارات: فرهنگ جاویدج

نوبت چاپ: چاپ اول ۱۳۹۹

تعداد صفحه: ۱۶۲

قیمت: ۲۴هزار تومان

ادبیات جمهوری چک در ذهن ما فارسی‌زبانان همواره با رمان سرباز خوب شوایک نوشته یاروسلاو هاشک (۱۸۸۳-۱۹۲۳) به عنوان ترجمه‌شده‌ترین رمان ادبیات چک و البته نویسنده بزرگ آلمانی‌زبان زاده پراگ، فرانتس کافکا (۱۸۸۳-۱۹۲۴) همراه بوده است.

مجموعه داستان مجسمه‌ها چگونه می‌گریند، گزیده‌ای از داستان‌های کوتاه جمهوری چک است که به انتخاب ییرژی هایک سیاستمدار و دیپلمات چک در سال ۱۹۶۵ به چاپ رسید. گلچینی متنوع از سلیقه‌ها و گرایش‌ها و دربردارنده طیف وسیعی از نویسندگان کلاسیک- مدرن است.

داستان‌هایی با مضامین انسانی و عمیق که به ذات انسان به عنوان اصلی‌ترین و کامل‎ترین عامل در روابط درونی و بیرونی آدم‌ها نگاه جدی دارد. ییرژی هایک در مقدمه کتاب می‌نویسد: «داستان‌های این مجموعه بر نثر نویسندگان جوان یا آنچه جلوه‌های جذاب و دلپذیر برای خواننده معنا می‌دهد، استوار است.»

تنوع نثر و شیوه روایت و طرز زیرکانه هایک در چینش و ترتیب آثار مجموعه قابل توجه است و آنچه آنرا جذاب و خواندنی می‌کند، ساختار مدرن داستان‌ها در قالبهای رئال، سوررئال و ترکیبشان با طنز سیاه است. به طوری که هر داستان به تنهایی روایتگر نوع نگرش نویسنده به جامعه، زمانه و موقعیت انسانی خویش است.

شاید بتوان از داستان «مجموعه گالری کوچک برادر ته‌تغاری» نوشته یاروسلاو بلاشکووا (۱۹۳۳-۲۰۱۷) به عنوان بهترین اثر این مجموعه نام برد. داستانی منحصربفرد با راوی دردمند که بخشی از زندگی خواهرش را با بیانی لطیف و حیرت‌آور به تصویر می‌کشد. در نهایت نویسنده بدون هرگونه قضاوت و پیش‌داوری، با پرداختی هنرمندانه و غیر شعاری خواننده را در جا میخکوب می‌کند.

داستان «کمی هوای تازه» نوشته بوهومیل هرابال (۱۹۱۴-۱۹۹۷) با حال و هوای سوررئالیستی و فضایی طنز گونه، مرگ و زندگی را به چالش می‌کشد. هرابال که به خاطر نثر فوق‌العاده و ویژگی‌های خاص شخصیت‌های داستانی‌اش و همچنین موقعیت‌های کمیک-تراژیکی که خلق می‌کند، طرفداران بسیاری دارد، در این داستان سعی می‌کند، تلخ‌ترین موقعیت‌های انسانی را به ورطه طنز کشانده و اینگونه شخصیت خود را در ذهن خواننده زنده نگه دارد.

داستان «شوخی بیجا» نوشته ایوان ویسکوچیل (۱۹۲۹) که با لحنی انتقاد آمیز سری می‌زند به فضای روشنفکری و اختلاف طبقاتی-فرهنگی موجود در میان افراد جامعه و از رفتار و تفکر نابخردانه و پوچ انسان ابزاری می‌سازد برای اعتراض به سیاست‌زدگی حاکم بر روابط و مناسبات میان انسان‌ها.

داستان «من و پدر ولخرجم» نوشته یوزف اشکوورتسکی (۱۹۲۴) که از نظر نویسنده متن، حسی‌ترین داستان مجموعه است و به شرح فقر و مصایب آن از زبان دخترکی خردسال می‌پردازد، می‌تواند دریچه‌ای باشد برای آشنایی هرچه بیشتر با زمانه و عمق دردهای طبقه فرودست جامعه. دیدن جهانی بی‌رحم همراه با بده‌بستان‌های روحی میان دختر و پدری که با ایده‌آل‌های رایج فاصله بسیار دارد، به داستان عمقی باورنکردنی می‌بخشد.

در زیر بخشی از «داستان مجسمه‌ها چگونه می‌گریند» نوشته ولادیمیر وندرا (۱۹۳۰-۲۰۰۷) که در قالب رئالیسم جادویی و با شیوه‌ای نمادین نوشته شده است را می‌خوانیم:

«چنانچه به این باکره زیبا از فاصله‌ای نزدیک‌تر نگاه کنیم، می‌توانیم پیکر افسونگرش را ببینیم که به هیچ وجه با لباس کلیسایی رده قدیس بازیل پوشانده نشده است؛ لباس چنان استادانه با ماسه‌سنگ بافته شده که بیشتر پارچه نرم و پنبه‌ای چسبانی را می‌ماند تا پارچه پشمی سنگین و زمخت را. اما آنچه که بیش از همه به شایستگی تمام جلب توجه می‌کرد، چهره پرشور و مشتاق آن زن سیسیلی بود؛ صورتی ظریف با موهایی به رنگ شبق که باد در آن‌ها می‌آرمید و امواج دریا در دشت سحرآمیز شانه‌ها و گرده‌اش درهم می‌شکست. او کاملا به سمت نورها خم شده و متاثر از شور و حال شب سن‌سیلوستر، به صداها گوش جان سپرده بود.»

سمانه خادمی


برچسب ها : ,
دسته بندی : شماره ۲۷ , معرفی کتاب
این‌ها را هم بخوانید:
ارسال دیدگاه