آخرین مطالب

» نقد » نگاهی به تاثیر پذیری فروغ فرخزاد از شاعران هم عصر خود؛ محمود کیانوش

نگاهی به تاثیر پذیری فروغ فرخزاد از شاعران هم عصر خود؛ محمود کیانوش

محمود کیانوش متولد ۱۳۱۳ مشهد، ازجمله پژوهشگران، مترجمان، شاعران و نویسندگان جدی و فعال از دوران گذشته تا امروز است که تاکنون کتاب‌ها و مقالات فراوانی را به رشته نگارش درآورده است.کیانوش ابتدا فعالیتش را با سرودن شعر آغاز کرد و مجموعه اشعار “شکوفه‌های حیرت” نخستین اثر او در این زمینه است که حاوی مجموعه‌ای […]

نگاهی به تاثیر پذیری فروغ فرخزاد از شاعران هم عصر خود؛ محمود کیانوش

محمود کیانوش متولد ۱۳۱۳ مشهد، ازجمله پژوهشگران، مترجمان، شاعران و نویسندگان جدی و فعال از دوران گذشته تا امروز است که تاکنون کتاب‌ها و مقالات فراوانی را به رشته نگارش درآورده است.کیانوش ابتدا فعالیتش را با سرودن شعر آغاز کرد و مجموعه اشعار “شکوفه‌های حیرت” نخستین اثر او در این زمینه است که حاوی مجموعه‌ای از اشعار منثور آهنگین بود. وی دارای مدرک لیسانس در رشته زبان انگلیسی از دانشگاه تهران است و نخستین ترجمه او هم در سال ۱۳۳۶با ترجمه رمان به خدای ناشناخته جان اشتاین بک شروع شد. وی در دوران قبل از انقلاب علاوه برنوشتن رمان، شعر و مقالات گوناگون، مدتی هم سردبیری مجله‌های صدف و سخن را هم بر عهده داشت. او اکنون در لندن اقامت دارد و ازجمله آثار دیگر او می‌توان به کتاب‌های پژوهشی: بررسی شعر و نثر فارسی معاصر(مجموعه مقالات)، زن و عشق در دنیای صادق هدایت، نظم، طبیعت و زیبایی(تاملاتی در فلسفه هنر و ادبیات)،بردار این‌ها را بنویس آقا(خاطراتی از دوران سردبیری مجله سخن)، پروین اعتصامی دختر ناصرخسرو و عالمتاج و رمان‌های برف و خون، حرف و سکوت و مجموعه اشعار ساده و غمناک، خرخاکی‌ها،یونجه‌ها و کلاغ‌ها اشاره کرد. این نوشته کیانوش در حدود دو سال پیش به رشته نگارش درآمده است و حاوی نکات تازه‌ای از سیر تحول شعر سرایی در آثار فروغ فرخزاد است که به مناسبت ۱۵ دی‌ماه سالگرد تولد و ۲۴ بهمن‌ماه سالگرد وفات فروغ تقدیم شما می‌گردد.
در این مقاله، محمود کیانوش به یکی از کسانی   که در تحول زبان و فضای شعری فروغ نقش مهمی داشته است یعنی پرویز داریوش اشاره دارد.

تاکنون از تاثیر ابراهیم گلستان بر زندگی هنری فروغ فرخزاد سخنان فراوانی گفته‌شده است، اما از جهاتی می‌توان گفت که فروغ از زمان سرودن مجموعه تولدی دیگر به بعد، درزمینه ساختار معنایی و زبانی شعرش از افراد دیگر به‌صورت عمیق‌تری اثر پذیرفته بود یعنی گرچه بنا به قول اخوان ثالث، گلستان در زندگی مولانایی فروغ، در حکم شمس تبریزی برای او به‌حساب می‌آمد، اما به گمان من در زندگی هنری‌اش، مجالست و موانست با افرادی مثل پرویز داریوش بسیار سازنده‌تر بوده که این امر البته نه در روال زندگی‌اش بلکه در دیدگاه شعری او آشکارشده است. در همان دوره‌ای که ابراهیم گلستان “گلستان فیلم” را دایر کرده بود و مهدی اخوان ثالث در همین موسسه کار می‌کرد و فرخزاد فیلم خود را موسوم به خانه سیاه است می‌ساخت، پرویز داریوش هم به جمع دوستان او افزوده‌شده بود. در سایت کتابخانه نیما و در مقاله‌ای با عنوان خانه سیاه است می‌خوانیم: در سال ۱۳۴۰ فروغ بار دیگر با هزینه “گلستان فیلم
به انگلستان می‌رود تا درباره امور فنی ساختن فیلم، دوره آموزشی فشرده‌ای ببیند.در نخستین ماه‌های سال ۱۳۴۰ پس از بازگشت فروغ به ایران موسسه ملی فیلم کانادا ساختن فیلمی به نام خواستگاری را به گلستان فیلم پیشنهاد کرد و موسسه سفارش‌دهنده، تهیه مجموعه‌ای چهارقسمتی را در دستور کار خود قرار داده بود که موضوع آن مطالعه و تحقیق درباره طرز معاشرت و زندگی زناشویی زوج‌های جوان در کانادا، هند، ایتالیا و ایران بود. در ساختن فیلم کوتاه خواستگاری،گلستان در مقام نویسنده فیلم‌نامه و کارگردان و فروغ در مقام دستیار کارگردان و بازیگر نقش عروس و برای ایفای نقش داماد، جلال آل احمد در نظر گرفته‌شده بود که او نپذیرفت و پرویز داریوش نویسنده و مترجمی که بعدها با گلستان درافتاد،جای او را گرفت. سایر بازیگران فیلم عبارت بودند از: طوسی حائری(همسر آن زمان شاملو)، محمود هنگوال(صدابردار سازمان فیلم گلستان) و هایده تقوی (دخترعموی گلستان). خواستگاری در زمستان سال ۱۳۴۰ در چهل و سومین جلسه کانون فیلم به نمایش درآمد.”منظور من از نقل این مطلب، علاوه بر اشاره به حضور پرویز داریوش در دایره دوستان ابراهیم گلستان و فروغ فرخزاد،اشاره‌ای هم به تاثیر رابطه‌های دوستانه این جمع در کارهای هنری و ادبی آن‌هاست. در آن زمان فروغ فرخ‌زاد با پرویز داریوش نشست‌هایی داشت و در این نشست‌ها پرویز داریوش که خود شعر می‌سرود و مجموعه شعر “مزامیر” را منتشر کرده بود و در شعر به هوشنگ ایرانی و منوچهر شیبانی نزدیک‌تر بود تا به نادرپور و مشیری و سایه، فروغ فرخزاد را با جوهر شعری و زبان استعاری و سمبولیک بعضی از سوره‌های قرآن،آشنا می‌کرد.نشانی از این آموزش را می‌توان در شعر “آیه‌های زمینی” فروغ ملاحظه کرد: “آنگاه خورشید سرد شد و برکت از زمین رفت و…”اگر به بعضی از سوره‌های کوتاه مکی در قرآن توجه کنیم، به ماهیت این تاثیر پی می‌بریم، از آن جمله سوره‌های “الزلزال” “اللیل”،”الشمس”،
“الانشقاق”،”الانفطار”و”التکویر”. سوره الزلزال این‌گونه شروع می‌شود:”آنگاه‌که زمین با لرزش خود به لرزه درآید و زمین بارهای سنگین خود را برون افکند و انسان گوید که او را چه شده است” و سوره”الانشقاق” این‌گونه شروع می‌شود:”آنگاه‌که آسمان از هم بر شکافد و به‌فرمان پروردگارش گوش بسپارد و از او همین سزد و آنگاه‌که زمین به گسترش درآید و از او همین سزد و آنچه را که در اوست بیرون افکند و تهی شود” و سوره التکویر این‌گونه شروع می‌شود:”آنگاه‌که آسمان به هم در پیچد و آنگاه که ستارگان تاریک شوند و آنگاه‌که کوه‌ها به حرکت درآیند…”و پرویز داریوش پیش از آنکه فروغ را
با این مسایل آشنا کند،خود از قرآن، مایه‌هایی کلامی و بیانی گرفته بود. او در کتاب “مزامیر”شعری دارد با عنوان صراط، که آن را به”ا.وف.گلستان) تقدیم کرده است.”الف”، حرف اول ابراهیم است و “ف” حرف اول فخری همسر او. اما اکنون ملاحظه می‌کنم کسانی که باید در شناختن و شناساندن ماهیت و تحول شعر فارسی معاصر، حافظه کارآمدتری داشته باشند،از پرویز داریوش لااقل در مقام یکی از کانون‌های تاثیر در تحول شعر فروغ فرخزاد، یادی نمی‌کنند و تقریباهمه او را فقط در مقام یک مترجم می‌شناسند.در اینجا به‌جای یک‌بند، تمامی شعر صراط او را نقل می‌کنم:

ادامه در برگ هنر شماره ۴و۵(ویژه رضا قاسمی)


برچسب ها : ,
دسته بندی : نقد
ارسال دیدگاه