آخرین مطالب

» شماره ۳۶ » انسان، اعداد، خیر و شر

نگاهی گذرا به فیلم کوتاه «گناه» ساخته‌ی دیوید ویکتوری

انسان، اعداد، خیر و شر

غلامرضا منجزی بخش فیلم کوتاه جشنواره‌ی ونیز هرساله پذیرای فیلم‌های کوتاه حداکثر پانزده‌دقیقه‌ای است که دارای مضامین فرهنگی و اجتماعی باشند. این فیلم ها به صورت آنلاین داوری می‌شوند. دیوید ویکتوری فیلم‌ساز جوان اسپانیایی‌تبار در سال ۲۰۱۴ با ارائه‌ی فیلم کوتاه Guilt «گناه» یا «جرم» توجه منتقدان و مخاطبان را به خود جلب‌ کرد. این […]

انسان، اعداد، خیر و شر

غلامرضا منجزی

بخش فیلم کوتاه جشنواره‌ی ونیز هرساله پذیرای فیلم‌های کوتاه حداکثر پانزده‌دقیقه‌ای است که دارای مضامین فرهنگی و اجتماعی باشند. این فیلم ها به صورت آنلاین داوری می‌شوند. دیوید ویکتوری فیلم‌ساز جوان اسپانیایی‌تبار در سال ۲۰۱۴ با ارائه‌ی فیلم کوتاه Guilt «گناه» یا «جرم» توجه منتقدان و مخاطبان را به خود جلب‌ کرد. این فیلم درنهایت، شایستگی کافی را داشت تا در میان ده فیلم مطرح‌شده در این بخش، به عنوان بهترین فیلم به لحاظ ساخت و داستان، جایزه‌ی جشنواره ونیز را از آن خود کند.

فیلم گناه در چند سکانس کوتاه به پدیده‌ی انتقام و مرگ یا خیر و شر می‌پردازد. در ابتدای فیلم مردی را می‌بینیم که از پلکان عظیم ساختمانی بالا می‌رود. مرد، بالاخره پشت در واحد یک از طبقه‌ی پنجم توقف می‌کند. دوربین روی صورتِ به‌شدت مضطرب و ملتهب او فیکس می‌شود و در یک فلش‌بک به گذشته‌ای نزدیک برمی‌گردد. شخصیت اصلی داستان (مرد پشت در) شب‌هنگام در خیابان مشغول گفتگو با همسرش است و از سفری می‌گوید که قرار است با هم در پنج یا شش روز آینده بروند. زن نیز ذوق‌زده خبر بارداری‌اش را به اطلاع همسرش می‌رساند. در این میان، تلفن همراه مرد زنگ‌می‌خورد و علی‌رغم توصیه‌ی زن به رازداری، مرد که سراسر شوق است خبر بارداری همسرش را به دوستش «آلبرتو» می‌رساند. زن، در همین حین، سوییچ ماشین را از مرد می‌گیرد و از او جدا می‌شود و به محلی در همان نزدیکی که ماشینشان پارک شده‌است می‌رود. اتمام مکالمه‌ی تلفنی مرد همراه می‌شود با مردی که شتابان و سراسیمه با او برخورد می‌کند و بر روی زمین می‌افتد. مرد کیف زنش را که روی زمین و کنار مرد افتاده‌است تشخیص می‌دهد. به سرعت به سمت محل پارکینگ می‌رود و خیلی زود با نعش همسرش که روی زمین افتاده است روبرو می‌شود.

داستان دوباره به زمان حال برمی‌گردد؛ مرد با چاقوی جیبی قفل در را باز‌می‌کند و قاتل را که روی مبل نشسته است می‌بیند. اسلحه‌ی کمری را می‌کشد و او را با شلیک پنج گلوله به قتل می‌رساند. پسر نوجوانی که فرزند مرد قاتل است در حین تیراندازی سرمی‌رسد و شاهد مرگ پدر می‌شود. کودک انتقام‌جویانه با چاقو به مرد حمله‌ور می‌شود و از پشت به او ضربه وارد می‌کند. مرد با سرعت از صحنه متواری می‌شود. او در حال فرار به صورت سکانس‌های مقطع و چرخشی همه‌ی طبقات ساختمان را با عدد quinto (پنج) از نظر می‌گذراند اما در ادامه متوجه می‌شویم که همه‌ی این صحنه‌ها در ذهن مرد می‌گذشته است. داستان در برداشتی دیگر تکرار می‌شود؛ مرد این بار وارد اتاق می‌شود و به روی مرد اسلحه می‌کشد، از مرد می‌خواهد که برای پسر نوجوانش که در صحنه حضور دارد به گناه خود اعتراف کند و توضیح دهد که چرا همسر او را به قتل رسانده است. مرد پاسخ می‌دهد که کشتن آن زن عملی کاملاً ناخواسته بوده است. با این توضیح مرد دچار تألم روحی می‌شود و در این هنگام، قاتل ناگهان سلاح از دست مرد می‌رباید و با تهدید او را وادار می‌کند تا از خانه‌اش بیرون برود. مرد در حالی که به نظر می‌رسد از انتقام صرف‌نظر کرده است از منزل قاتل بیرون می‌رود و از پلکانی بزرگ که این‌بار به درستی طبقات چهارم quaro و سوم tercero را مشاهده می‌کند پایین می‌رود. در آخرین سکانس فیلم، مرد قاتل اسلحه‌به‌دست در پی مرد می‌رود و فیلم با صدای پایی که از پلکان پایین می‌رود به صورتی کاملاً تعلیق‌یافته پایان‌ می‌یابد. با توجه به تکرار معنادار عدد پنج، باید گمان کرد که نویسنده با تلمیح از معناهای اسطوره‌ای و کهن‌الگویی اعداد، در پی انتقال مفهوم اخلاقی یا اجتماعی اثر بوده است. در عقیده‌ی کابالیستی یهودی، که وام‌دار بسیاری از اندیشه‌ها و ایده‌های فیثاغورثی است، پنتاگرام (یا پنج خط) نشان‌دهنده‌ی پنج حقیقت برتر زندگی است: عدالت، رحمت، دانش، ادراک و شکوه ماورایی. به جز این، در ایده‌های فیثاغورثی عدد پنج نماد یگانگی روح بشر است. با این حال در ابتدای داستان، مرد در گفتگو با زن از سفری می‌گوید که در پنج یا شش روز آینده صورت می‌گیرد. اگر با تشبث به مفاهیم اسطوره‌ای زبان، عدد شش را نمادی از شر و شیطان فرض‌کنیم، براعت استهلالی دوگانه، از همان ابتدا (حتی در پایان) گریبان‌گیر داستان فیلم شده است: حرکتی به سوی خیر یا شر؛ و شخصیت اصلی داستان نیز در ذهنیت و عینیت، بین پنج و شش در سفر بوده است. فرود از پلکان (تدرج خیر و شر) هم از نکات جالب داستان است. او پس از انصراف از قتل و انتقام، عدد چهار را‌ می‌بیند که نماد فراوانی و زایش و زندگی است و بعد به طبقه‌ی سه می‌رسد که به نوعی، نماد وحدت و یگانگی روح و جسم و جاودانگی است. پایان باز فیلم نیز مخاطب را در انتخاب یا اختیاری ابدی میان خیر و شر، شیطان و خدا، مرگ و زندگی رها می‌کند.


برچسب ها : , , , ,
دسته بندی : شماره ۳۶ , نقد
ارسال دیدگاه