آخرین مطالب

» بایگانی (بر اساس شماره) » بهرام مقدادی

نکاتی درباره زندگی و آثار

بهرام مقدادی

بهرام مقدادی در سال ۱۳۱۹ در شهر رشت به دنیا آمد، پس از پایان تحصیلات دوره‌های دبستان و دبیرستان در زادگاهش، در سال ۱۳۳۸ با احراز رتبه اول در آزمون ورودی به دانشسرای عالی تهران راه یافت. و در رشته زبان انگلیسی به تحصیل پرداخت.وی در سال ۱۳۴۱ با احراز رتبه اول موفق به اخذ […]

بهرام مقدادی

بهرام مقدادی در سال ۱۳۱۹ در شهر رشت به دنیا آمد، پس از پایان تحصیلات دوره‌های دبستان و دبیرستان در زادگاهش، در سال ۱۳۳۸ با احراز رتبه اول در آزمون ورودی به دانشسرای عالی تهران راه یافت. و در رشته زبان انگلیسی به تحصیل پرداخت.وی در سال ۱۳۴۱ با احراز رتبه اول موفق به اخذ دانشنامه لیسانس گردید و در سال ۱۳۴۲ با استفاده از بورس تحصیلی فارغ‌التحصیلان رتبه اول دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی کشور راهی آمریکا شد و از دانشگاه معروف کلمبیا(واقع در شهر نیویورک) به ترتیب در سال ۱۹۶۶ (۱۳۴۵) فوق‌لیسانس، در سال ۱۹۶۷ ( ۱۳۴۶)دانشنامه تخصصی و در سال ۱۹۶۹ دکترای زبان و ادبیات انگلیسی را دریافت کرد.رساله دکترای او درباره اشارات اسطوره‌ای در اشعار رابرت گریوز بود و درواقع می‌توان گفت که دکتر مقدادی نخستین فردی در ایران به‌حساب می‌آید که موفق به کسب مدرک دکترا در رشته زبان و ادبیات انگلیسی از یک دانشگاه معتبر در این رشته شده است. قبل از او البته دکتر رضا براهنی هم موفق به دریافت درجه دکترا از دانشگاهی در ترکیه شده بود.
مقدادی از سال ۱۳۴۸ و پس از ورود به ایران در گروه زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه تهران به تدریس این رشته اشتغال ورزید. وی از همان سال ضمن متمرکز شدن به کار تدریس و تحقیق در سمینارها و کنفرانس‌هایی در کشور انگلستان،آمریکا و آلمان شرکت کرد؛ سخنرانی‌های متعددی به ویژه درباره زوایای گوناگون ادبیات معاصر ایراد کرد و همچنین مقالات مختلفی را در نشریات متنوع ادبی-فرهنگی آن زمان به رشته نگارش درآورد.که در این زمینه مقالات او درباره زوایای گوناگون آثار و اندیشه‌های کافکا(که مقدادی علاقه ویژه‌ای به او دارد) که در مجلات معتبری چون: سخن،نگین،جهان نو،کتاب جمعه،کلک و گردون به چاپ رسید،از ارزش و اعتبار ویژه‌ای برخوردارهستند و درواقع می‌توان گفت که دکتر مقدادی پس از صادق هدایت(که در نوشته‌ای تحت عنوان پیام کافکا برای نخستین بار به جنبه‌هایی از ایده‌های کافکا،اشاره نمود) دومین فرد در ایران است که کافکا را به صورت جدی به فارسی زبانان معرفی کرد. البته معرفی هدایت از کافکا آن‌چنان دقیق و آکادمیک نبود و این دکتر مقدادی بود که از زوایا و منظرهای گوناگون کافکا را به جامعه ایرانی شناساند.مقدادی بعدها با ترجمه رمان آمریکا از کافکا و یادداشت‌های روزانه این نویسنده معتبر و صاحب سبک آلمانی زبان و تالیف کتاب شناخت. کافکا مطالعات و تحقیقات خود را درباره وی به‌صورت جدی‌تری ادامه داد. مقدادی در سال ۱۹۷۹ به دعوت دانشگاه واشنگتن در شهر سیاتل ادبیات تطبیقی را در دوره‌های فوق‌لیسانس و دکترای آن دانشگاه تدریس کرد. مقدادی در دوران پس از انقلاب هم تا زمان بازنشستگی همچنان به امر پژوهش و تدریس وتالیف و ترجمه کتاب و مقالات گوناگون، اشتغال داشته است. وی بیشتر در دانشگاه تهران تدریس می‌کرد و ازجمله کتاب‌های او به ‌غیراز موارد یاد شده می‌توان به ترجمه ها وتألیفات متعددی به شرح زیر اشاره کرد:
ترجمه رمان مهم شرق بهشت نوشته جان اشتاین بک ( انتشارات بامداد )، ترجمه تاریخ ادبیات ایران ادوارد براون ( از صفویه تا عصر حاضر) توسط انتشارات مروارید، تحلیل و گزیده اشعار سهراب سپهری (انتشارات پایا)، پی‌گفتاری بر نمایشنامه مکبث همراه با متن انگلیسی (انتشارات آگاه)، هدایت و سپهری (انتشارات هاشمی)، ترجمه کتاب اسکندر نوشته تاون سن(انتشارات مازیار)،کیمیای سخن(مجموعه ۱۵ مقاله ادبی)، ترجمه کتاب بیسمارک نوشته تاون سن، ترجمه نمایشنامه جشن تولد نوشته هارولد پینتر،ترجمه مجموعه اشعار خاکستر و باد از آی.ای هاوسمن(انتشارات مروارید)، فرهنگ اصطلاحات نقد ادبی(از افلاطون تا عصر حاضر)توسط انتشارات فکر روز(۱۳۷۸) و تالیف دانش‌نامه نقد ادبی(از افلاطون تا عصر حاضر)توسط نشر چشمه(۱۳۹۳) و ازجمله مقاله‌های گوناگون دکتر مقدادی که در نشریات مختلف به چاپ رسیده است ازجمله می‌توان به این موارد اشاره کرد:درباره داستایوفسکی(مجله جهان نو شماره ۵و۶ سال ۱۳۴۱)،تلاش انسان برای رد پوچی(نقد رمان هرزاگ از سال بلو،کیهان ۱۸ آذر ۱۳۵۰)،نفوذ غرب در ادبیات فارسی(روزنامه اطلاعات ۱۱ آذر ۱۳۵۰)، درباره رباعیات خیام ترجمه گریوز راهنمای کتاب(شماره ۷و۸ مرداد-مهر ۱۳۴۹)، بوف کور و عقده ادیپی مجله جهان نو(شماره او۲،بهار ۱۳۴۹)،زن در نمایشنامه‌های هارولد پینتر(مجله جهان نو،بهار ۱۳۴۹)،تفسیری از گراکوس شکارچی(مجله جهان نو تابستان-زمستان ۱۳۵۰)،پاسخ به ایوب (روزنامه کیهان ۲۳ دی ۱۳۵۰)،فلسفه هنر و فلسفه ادبیات (مجله جهان نو،بهار ۱۳۵۱)، نمادهای جهانی در ادبیات(جنگ چاپار، زمستان ۱۳۵۰)، محتوای فلسفی نمایشنامه‌های هارولد پینتر مجله بررسی کتاب(شماره ۲ اردیبهشت ۱۳۵۰)،استفاده و سوءاستفاده از نقد ادبی(بررسی کتاب شماره ۳، خرداد ۱۳۵۰)، مک لوهان پیامبر عصر الکترونیک(بررسی کتاب شماره ۴،شهریور۱۳۵۰ )،چرا تضادهای اجتماعی در اجرای نمایشنامه باغ آلبالو مشهود نیست(نگین شماره ۹۳،بهمن ۱۳۵۱)،تحلیلی مذهبی از گروه محکومین کافکا (نگین شماره ۱۴۰،دی ۱۳۵۵)، نقشی از کافکا در پزشک دهکده(نگین شماره ۱۴۴،فروردین ۱۳۵۶)تحلیلی از مسخ کافکا(نگین شماره ۱۳۹،آذر ۱۳۵۵)،فلسفه هنری کافکا در هنرمند گرسنگی(سخن شماره ۱۲،تیر ۱۳۵۶)کندوکاو در پدیده‌های سازنده کافکا(سخن شماره ۲،آذر ۱۳۵۶)،بررسی یک قصه ذهنی از کافکا (سخن شماره ۱،آبان ۱۳۵۶)،کافکا و آمریکای دیگر(سخن شماره ۷،خرداد و تیر ۱۳۵۷)، بوف کور و خشم و هیاهو(سخن،شماره ۵و۶ فروردین-اردیبهشت ۱۳۵۷)،کافکا و منتقدین کمونیست(کتاب جمعه شماره ۳ اردیبهشت ۱۳۵۹)،نوشته‌های سیاسی کافکا(کتاب جمعه شماره ۱۵،آبان ۱۳۵۸)،قصه روان‌شناختی نو(کیهان فرهنگی سال ششم شماره ۳ خرداد ۱۳۶۸)،عشق و عقل در اشعار کمینز(کیهان فرهنگی سال ششم شماره ۱۰، دی ۱۳۶۸)، استثمار انسان؛ درون‌مایه شعر اودن(کیهان فرهنگی سال ششم شماره ۸،آبان ۱۳۶۸) درون‌مایه نوشته‌های کافکا(گردون سال اول،شماره ۸ و ۹ فروردین ۱۳۷۰)،سپهری و کافکا(کلک شماره های ۲۳و ۲۴ بهمن و اسفند ۱۳۷۰)، سال بلوا، اسطوره معصومیت قومی دردمند(کلک شماره ۳۵ و ۳۶، بهمن و اسفند ۱۳۷۱)،سرنوشت زن ایرانی درگذشته تاریخی(گردون سال چهارم،شماره ۲۹ و ۳۰،شهریور و مهر ۱۳۷۲)، تولد خواننده به بهای مرگ نویسنده(شباب سال اول شماره ۶،شهریور و مهر ۱۳۷۲)،جویس و منطق مکالمه رویکردی باختینی به اولیس جیمز جویس( پژوهش زبان خارجی شماره ۱۵)،نقد اسطوره‌ای نوشته های کافکا(پژوهش زبان خارجی شماره ۱۸،پاییز ۱۳۸۳)،موانع شکوفایی پژوهش‌های نقد ادبی در ایران(کتاب ماه ادبیات،شماره ۵ شهریور ۱۳۸۶)،برخورد با هنر و ادبیات در غرب و جهان سوم،مشکلات
ترجمه در ایران(پژوهش زبان خارجی شماره ۹)،و…کتاب دانش‌نامه نقد ادبی دکتر مقدادی که سال گذشته توسط نشر چشمه منتشر شد،آخرین کتاب انتشاریافته ایشان است که ثمره سال‌ها پژوهش و فعالیت در عرصه نقد ادبی است که متاسفانه چاپ این کتاب با وجود تمامی اهمیتی که داشت،مورد نقد و بررسی اهل فن و دانشجویان رشته‌های وابسته به علوم انسانی و ادبیات قرار نگرفت.گویی در این جامعه جایی برای آدم‌های مستقل نیست و حتما باید عضو گروه و دسته ویژه‌ای باشیم تا مورد عنایت اصحاب فرهنگ و رسانه قرار بگیریم و وضعیت تراژیک جامعه ما بخصوص درزمینه فرهنگی این است که یک نفر می‌تواند کمترین حد سواد، دانش و بینش و خلاقیت در عرصه‌های مختلف ادبی، هنری و پژوهشی را داشته باشد و دارای هیچ‌گونه مدرک معتبر علمی و دانشگاهی هم نباشد اما به یمن ارتباط‌های ویژه‌ای که با برخی اهالی به‌اصطلاح فرهنگی و رسانه‌ای دارد،به‌عنوان بزرگترین متفکر و هنرمند ایران معرفی گردد. ما در این شماره برگ هنر از دکتر محمد ضیمران متخصص و پژوهشگر برجسته فلسفه و فرهنگ کشورمان و نویسنده کتاب‌های معتبر دانشگاهی درخواست کردیم که مقاله ویژه‌ای را درباره این کتاب تازه دکتر مقدادی بنویسند و ایشان هم درخواست ما را پذیرفتندو مقاله ای مفصل و تحلیلی را درباره این کتاب به رشته نگارش درآوردند که از ایشان صمیمانه سپاسگزاریم.


برچسب ها : , ,
دسته بندی : بایگانی (بر اساس شماره) , شماره ۴ و ۵ , نقد
ارسال دیدگاه