آخرین مطالب

» بایگانی (بر اساس شماره) » فضاهای سیاه، تلخ و زهرآگین

فضاهای سیاه، تلخ و زهرآگین

اقبال معتضدی منتقدانی چوبک را، از این رو که اعماق جامع‌های بیمار و اسیر خرافات را می‌کاود و تصویری زشت و هراس‌آور از آن ارایه می‌کند، پیرو مکتب ادبی ناتورالیسم دانسته‌اند. کسانی نیز برآنند که قصه‌های او نه ناتورالیستی بلکه مردم‌شناسانه‌اند. به واقع، چوبک «ما را به نگریستن، یا بهتر بگویم، بوییدن دنیایی وامی‌دارد که […]

فضاهای سیاه، تلخ و زهرآگین

اقبال معتضدی

منتقدانی چوبک را، از این رو که اعماق جامع‌های بیمار و اسیر خرافات را می‌کاود و تصویری زشت و هراس‌آور از آن ارایه می‌کند، پیرو مکتب ادبی ناتورالیسم دانسته‌اند. کسانی نیز برآنند که قصه‌های او نه ناتورالیستی بلکه مردم‌شناسانه‌اند. به واقع، چوبک «ما را به نگریستن، یا بهتر بگویم، بوییدن دنیایی وامی‌دارد که آن را با هال‌های از پرهیزکاری پوشانده‌ایم» (حسن میرعابدینی) در این شماره که ویژه‌نامه آن به صادق چوبک اختصاص یافته است، منتقدین همراه برگ هنر، خانم تدینی، آقایان میرعابدینی، اسحاقیان و روحانی هرکدام از زاویه‌ای متفاوت و با نگاه و تحلیل ویژه‌ای به نقد و بررسی آثار چوبک پرداخته‌اند و به زیبایی و گاه بسیار «…در دهه ۱۳۲۰ و دور‌های که چوبک نوشتن آغاز کرد، رشد مفاهیم جامعه‌گرایانه در سیاست و فرهنگ، نویسندگان را متوجه زندگی بی‌پناهان و افشای بی‌عدالتی‌های اجتماعی ساخته بود. اما اغلب نویسندگانی که به این مضامین پرداختند از حد ارایه برش‌هایی ناتورالیستی از زندگی، با نوعی بشردوستی کلی و رنجش‌های اجتماعی احساساتی، فراتر نرفتند. در عوض، توصیف‌های عینی و ناتورالیستی چوبک بی‌طرفانه و دور از مایه‌های کاذب احساساتی ماند. چنین نگاهی به فساد و زشتی زندگی، برای خوانندگانی که از نگرش احساساتی و موعظه‌های اخلاقی نویسندگان دیگر خسته و رمیده شده بودند، جاذبه پرقوتی داشت. موشکافانه در شناخت جایگاه و معرفی هرچه دقیق‌تر و عمیق‌تر این نویسنده‌ی برجسته کوشیده‌اند و از سبک نگارش او، و از چرایی مدرن بودن و فضاهای تلخ و زهرآگین و قلم ابداع گرانه‌ی صادق چوبک سخن گفته‌اند و همچنین از تأثیرات نویسندگانی چون صادق هدایت، همینگوی، فاکنر و… بر ذهن و قلم چوبک، که در ادامه خواهید خواند. در بخش‌های دیگر این شماره داستان‌های کوتاه و شعرهایی آمده است که مانند همیشه با وسواس لازم از میان ده‌ها اثر رسیده، انتخاب و پس از بررسی و تأیید شورای تحریریه چاپ شده‌اند. و در بخش‌های بعدی، نقدمعرف، کتابخانه و معرفی کتاب و رویدادهای فرهنگی را می‌خوانید. در این شماره با اینکه مطلب بخش «سوزنبان» نوشته و آماده شده بود و در مرحله‌ی ویراست نهایی قرار داشت متأسفانه سیستم کامپیوتر همکار خوبمان (آقای توحیدیان) دچار نقص فنی شد و امکان چاپ آن میسر نشد. ولی به جای آن، بخش‌های دیگر از جمله داستان‌ها و معرفی کتاب (که همواره دوستان لطف می‌کنند و کتاب‌ها و مجلات پرشماری را برایمان می فرستند) در این شماره‌ی پیش‌رو، غنی‌تر و مفصل‌تر شده‌اند.

 کلام آخر:

 بار سنگین هزینه‌های کاغذ، لیتوگرافی، چاپ، توزیع، حمل ونقل و دستمزدها هر روز و بی‌اغراق هر ساعت سنگین‌تر می‌شود و شرایط پر استرس فکری و ذهنی ناشی از گرانی‌های بیش از حد تحمل و بی‌سابقه‌ی امسال که از اردیبهشت ۹۷ آغاز شد و این روزها به اوج خود رسیده، گروه ما تولیدکنندگان کالای فرهنگی (اعم از ناشران، نویسندگان، روزنامه نگاران و کارمندان مرتبط با این بخش‌ها) را هر لحظه تهدید می‌کند و توان ما را به شدت می‌فرساید. آیا تا به کی انگیزه‌ها و توش و توانمان برای ادامه‌ی راه باقی خواهد ماند؟ نمی‌دانم… و هر هفته و هرصبح با کابوس و نگرانی روز را آغاز می‌کنیم. اقتصاد بحران‌زده‌ی امروز ایران همه ما را خسته و فرسوده کرده است. آیا چشم‌انداز روشنی برای فردا وجود دارد؟ آیا هزینه انتشار شماره‌ی آینده برگ هنر تا چه مبلغی بالا خواهد رفت؟ با همه‌ی این ابهامات و شرایط نامساعدی که به اختصار بیان شد و بی‌تردید شما خوبان و عزیزان به وضعیت بحران کنونی اقتصاد کشور به کمال اشراف و آگاهی دارید، اما بر خلاف این شرایط دشوار، دوست داریم حقیقتی را صادقانه با شما در میان بگذاریم و آن شعله شور و دغدغه‌ای است غریب که به رغم این موقعیت نابسامان، از درون جان ما زبانه می‌کشد و توگویی این جان مایه شاعرانه که از منبع جادویی عشق می‌جوشد نمی‌خواهد و نمی‌گذارد که چراغ خانه‌ی برگ هنر خاموش شود. چنین بادا.


برچسب ها : ,
دسته بندی : بایگانی (بر اساس شماره) , سرمقاله , شماره ۱۹
ارسال دیدگاه