آخرین مطالب

» بایگانی (بر اساس شماره) » رؤیاهای کاغذی

رؤیاهای کاغذی

اقبال معتضدی امروز ساعت ۴ بعدازظهر یکشنبه است در میانه‌ی اردیبهشت، نه پایان هفته است و نه روز اول هفته. نه هیجان دارم و نه حوصله و… ساعتی پیش رعد و برق و باران و تگرگ تند و افسار گسیخته‌ای، آسمان و پنجره و ساختمان را لرزاند. الان اوضاع آرام شده و هوا ابری‌ست و […]

رؤیاهای کاغذی

اقبال معتضدی

امروز ساعت ۴ بعدازظهر یکشنبه است در میانه‌ی اردیبهشت، نه پایان هفته است و نه روز اول هفته. نه هیجان دارم و نه حوصله و… ساعتی پیش رعد و برق و باران و تگرگ تند و افسار گسیخته‌ای، آسمان و پنجره و ساختمان را لرزاند. الان اوضاع آرام شده و هوا ابری‌ست و به قول نیمای بزرگ:

خانه‌ام ابری‌ست،

یکسره روی زمین ابری‌ست با آن.

به دسته‌های بادکرده و آبستن از کاغذ که روی میزها و کنار کامپیوتر و پرینتر بطور منظم و نامنظم چیده شده‌اند نگاه می‌کنم. روی اغلب آنها نوشته شده برگ هنر ۱۷ ویژه‌نامه احمد محمود. عمده مطالب مجله با ویراست نهایی، صفحه‌آرایی شده اما دریغ از یک عکس با کیفیت مناسب از چهره این نویسنده بزرگ و ارزشمند، به رغم پیگیری‌های زیاد از طریق دوستان هنوز متأسفانه دستمان خالی‌ست و تصویر با کیفیت فنی قابل قبولی از او نیافته‌ایم.

هر چند فرزند او (بابک اعطا) لطف کرد و در دقایق پایانی و در حد امکانات دو سه عکس سیاه و سفید از دوران جوانی احمد محمود را برایمان فرستاد.

از سوی دیگر گرانی ترسناک کاغذ (و نایاب شدن مصنوعی‌اش)، افزایش شوک برانگیز قیمت‌ها در صنعت چاپ، هزینه‌های جانبی، حمل ونقل و افزایش هزینه‌های پخش و توزیع کتاب و نشریات… و عدم حمایت مالی و نبود تسهیلات کم‌بهره بانکی برای نشریات مستقل، همگی دست به دست هم داده‌اند و روند کار نشر و تولید فرهنگی را سخت مختل کرده‌اند. طرفه آنکه طی ده روز گذشته قطع شدن تلگرام، کندشدن سرعت اینترنت و عدم امکان ارسال و دریافت فایل‌ها و دسترسی به منابع معتبر علمی از طریق شبکه‌های اینترنتی نیز به این نابسامانی و مشکلات دامن زده است. واقعا چه باید کرد؟! آیا مسئولان در حوزه تصمیم‌گیری و مدیریت، هیچ برنامه و تدبیری برای حمایت و حفظ مجموعه‌های فرهنگی که بی‌جیره و مواجب و فقط با اتکا به عشق (و البته کمی هم‌جنون شاعرانه) فعالیت می‌کنند، اندیشیده‌اند؟!

با توجه به نکات پیش گفته و افزایش غیرعادی هزینه‌های تولید و… ما نیز علی‌رغم میل باطنی‌مان به ناچار بیست درصد قیمت نشریه را افزایش داده‌ایم.

بیان گوشهای از دردها و مصائب عاشقان فقیر مطبوعات:

بیش از دو هفته‌ای‌ست که همراه با همکاران مجله به تهیه مطالب، نهایی‌سازی، صفحه‌آرایی، ویرایش و… امور مختلف فنی و محتوایی نشریه مشغولیم و طبق روال همیشه و رویه چندین ساله و البته شکل اجتناب‌ناپذیر کار نشریه (حداقل در مورد برگ هنر اینگونه است)، با هزار جد و جهد در تلاشیم که هر دو ماه یکبار مجله‌ای با محتوا، ارزشمند و خواندنی فراهم شود تا به شما عزیزان و خانواده بزرگ فرهنگی ایران تقدیم کنیم.

درآمدی نداریم و یا بسیار اندک است، از سفر و تفریح محرومیم؛ خواب و استراحت کافی نداریم؛ استرس زیاد و کار ذهنی سنگین داریم؛ آری اینگونه است ولی از این بابت گلایه‌ای نیست. ما بی‌هیچ منتی و با باور و علاقه‌ی عمیقمان، این‌گونه از روش زیست را انتخاب کرده‌ایم. امّا اگر بپذیریم کتاب و مجلات مغز و قلب و چشم پیکره یک جامعه را تشکیل می‌دهند، حداقل توقع ما نه فقط حمایت مدیران کلان (که این را حق بدیهی اهالی قلم می دانیم) بلکه هدف ما درک شدن و مفاهمه با مخاطبان و مردم است. چرا که این روزها ابراز این مهربانی از سوی مردم و همدلی با نشریات محتواگرا و جدی را نیز کم‌رنگ می‌بینیم.

روی سخن با تو خواننده‌ی عزیز هم هست که اگر بر این باوری که کتاب و یا نشریه‌ای که در دستان توست، آموزه‌های با ارزش و مفیدی برای تو، خانواده، دوستان و مردم محله و شهری که در آن زندگی می‌کنی، دارد. دست کم با احساس مسئولیت فردی و اجتماعی خود در معرفی و حمایت فرهنگی از این (کتاب یا نشریه) کوشش کن. همین. این واکنش تو برای ما صاحبان رسانه‌ی فرهنگی بسیار ارزشمند است و قدردان آن هستیم و از همین جا سپاس صمیمانه خود را تقدیمت می‌کنیم.

هشت روز است که از آغاز نمایشگاه کتاب امسال گذشته و هنوز فرصتی پیدا نکرده‌ام سری به نمایشگاه بزنم. راستش با شرایطی که در آن قرار دارم(و پاره‌ای شرح هجران آن گفته آمد) اگر هم وقت می‌بود، بعید می‌دانم رغبت و اشتیاق و یا دست‌کم رمقی برای رفتن و دیدن داشته باشم. بازگردیم به این شماره برگ هنر که اکنون در دستان شماست.

و… امّا همانطور که در این شماره خواهید خواند ویژه نامه‌ای غنی و بی‌اغراق منحصربه فرد و به حجم صفحاتی بیش از شماره‌های پیشین را به نویسنده بزرگ احمد محمود اختصاص داده‌ایم. همراه با سرفصل‌های دیگر برگ هنر؛ از شعر و داستان و نقد ادبی گرفته تا رویدادهای ادبی و فرهنگی و معرفی آثار تازه بازار نشر و کتاب. امیدوارم حاصل این کوشش جمعی شایسته معرفی چهره‌های گرانقدر ادبیات و درخور پسند والای شما عزیزان باشد و از خواندن مطالب این شماره لذت ببرید.


برچسب ها : ,
دسته بندی : بایگانی (بر اساس شماره) , سرمقاله , شماره ۱۷
ارسال دیدگاه