آخرین مطالب

» بایگانی (بر اساس شماره) » نابوکوف، آینه‌دار حقیقت

نابوکوف، آینه‌دار حقیقت

اقبال معتضدی ولادیمیر نابوکف، نویسنده‌ای چیره‌دست، شاعر، نمایشنامه‌نویس، منتقد ادبی، انسانی فیلسوف مسلک، عاشق زندگی، روانشناس، پروانه‌شناس و سرشار از دغدغه های زیست‌شناسانه است. او در تمام آثارش از چهره واقعی شخصیت‌ها و فضاهای تاریک و نیمه تاریکِ درون و پیرامون آنها، نقاب‌ها و دیوارها را فرو می‌ریزد. او در رمان‌هایش، لولیتا، پنین، دفاع لوژین، […]

نابوکوف، آینه‌دار حقیقت

اقبال معتضدی

ولادیمیر نابوکف، نویسنده‌ای چیره‌دست، شاعر، نمایشنامه‌نویس، منتقد ادبی، انسانی فیلسوف مسلک، عاشق زندگی، روانشناس، پروانه‌شناس و سرشار از دغدغه های زیست‌شناسانه است. او در تمام آثارش از چهره واقعی شخصیت‌ها و فضاهای تاریک و نیمه تاریکِ درون و پیرامون آنها، نقاب‌ها و دیوارها را فرو می‌ریزد. او در رمان‌هایش، لولیتا، پنین، دفاع لوژین، دعوت به مراسم گردن زنی و… سرشت و نمادهای گوناگونی را از لایه‌های زیرین پوسته سخت انسان و از فضاهای پر راز و رمز جامعه انسانی، برمی‌کشد و به وضوح در برابر خواننده [بیننده] قرار می دهد و بی‌هیچ پرده‌پوشی حقارت های چند شآور آدمی را هم به خود او و هم به دیگران می‌نمایاند و بی‌آنکه ذره ای نقش آموزگار و منجی به خود بگیرد، آینه‌دار تاباندن حقیقتی می‌شود که در این جهان متراکم مجازی و معوج، تصویر راستین مانده در تاریکی‌ها را به نمایش می‌گذارد. او بی‌باکانه تا انتهای اضمحلال، شخصیت‌های داستان و خوانندگانش را همراهی می‌کند، آدم‌های مسخ و اغوا شده در وسوسه هایی چون؛ شهوت، ثروت، مواد مخدر، شهرت و قدرت، که انسان را به خلس‌های دروغین فرو برده‌اند. در پایان ماجرا امّا نابوکوف آین‌های از جیب پیراهنش بیرون می‌آورد که تو تصویر واقعی خود و نیاز عمیقت به حفظ کرامتهای انسانی را به روشنی در آن خواهی دید. معنی زندگی چیست؟ فیلسوف یونانی دکتر پاپادروس در پایان کلاس درسش با این پرسش به سخنرانی خود خاتمه داد: آیا کسی سؤالی دارد؟ نویسنده «رابرت فولگام» یکی از شاگردانش به نام مشهور در بین حضار بود و پرسید: جناب آقای دکتر پاپادروس، معنی زندگی چیست؟ بعضی از حضار خندیدند! اما پاپادروس، دانشجویان خود را به سکوت دعوت کرد، سپس کیف بغلی خود را از جیبش درآورد، داخل آن را گشت و آینه گرد و کوچکی را بیرون آورد و گفت: موقعی که بچه بودم جنگ بود، ما بسیار فقیر بودیم و در یک روستای دورافتاده زندگی می‌کردیم، روزی در کنار جاده چند تکه آینه شکسته، از لاشه یک موتورسیکلت آلمانی پیدا کردم. بزرگ‌ترین تکه آن را برداشتم و با ساییدن آن به سنگ، گِردش کردم. همین آینه‌ای که حالا در دست من است و ملاحظه می‌کنید. سپس به عنوان یک اسباب‌بازی شروع کردم به بازی با آن و بازتاباندن نور خورشید به هر سوراخ و سنبه و درز و شکاف کمد و صندوقخانه و تاریک‌ترین جاهایی که نور خورشید به آنها نمی‌رسید. از اینکه با کمک این آینه می‌توانستم ظلمانی‌ترین نقاط دنیا را نورانی کنم به قدری شیفته و مجذوب شده بودم که وصفش مشکل است. در واقع، بازتاباندن نور به تاریک‌ترین نقاط اطرافم، بازی روزانه من شده بود. آینه را نگه داشتم و در دوران بعدیِ زندگی نیز هر وقت که بیکار می‌شدم آن را از جیبم در می‌آوردم و به بازی همیشگی خود ادامه می‌دادم. بزرگ که شدم دریافتم این کار یک بازی کودکانه نبود، بلکه استعارهای بر کارهایی بود که احتمال داشت بتوانم در زندگی خود انجام دهم. بعدها دریافتم که من، خود نور و یا منبع آن نیستم، بلکه نور و به عبارت دیگر، حقیقت، درک و دانش جایی دیگر است و تنها در صورتی تاریک‌ترین نقاط عالم را نورانی خواهد کرد که من بازتابش دهم. من تک‌های از آینه‌ای هستم که از طرح و شکل واقعی آن اطلاع چندان درستی ندارم. با وجود این، هرچه که هستم، می توانم نور را به تاریک‌ترین نقاط عالم، به سیاه‌ترین نقاط قلوب انسان‌ها منعکس کنم و سبب تغییر بعضی چیزها در برخی از انسان‌ها شوم. شاید دیگران نیز متوجه این کار شوند و همین کار را انجام دهند. به طور دقیق این همان چیزی است که من به دنبال آن هستم. این معنی زندگی من است. دکتر بعد از پایان درس، آینه را به دقت دوباره در دست گرفت و به کمک ستونی از نور آفتاب که از پنجره به داخل سالن می‌تابید، پرتویی از آن را به صورتم و به دست‌هایم که روی بازوی صندلی به هم گره خورده بودند، تاباند و گفت: به جایی که تاریک و ظلمانی است، نور ببریم. به جایی که امید نیست، امید ببریم. به جایی که دروغ هست، راستی ببریم. این معنای زندگیست. نقد و تحلیل آثار نابوکوف توسط منتقدان و دیگر دوستان گرانقدر در ادامه و در بخش ویژه‌نامه این شماره خواهد آمد که به تفصیل به بررسی آثار ارزشمند نابوکوف پرداخته‌اند. شیوع گسترده‌تر ویروس کرونا به رغم کوشش‌های بسیار جامعه پزشکی و پرستاران عزیز و ایثارگر و پژوهش‌های انجمنهای میکروب‌شناسی، آزمایشگاه‌های متعدد آسیب‌شناسی، دانشگاه‌های جهان، متأسفانه تاکنون تلاش دانشمندان و پژوهشگران برای مهار این ویروس خطرناک بی‌نتیجه مانده است. نه آنتی ویروسی، نه واکسن و نه درمان دقیق و مشخصی هنوز پیشنهاد نشده است. فعلاً فقط با پیشگیری‌های فردی، فاصله‌گذاری اجتماعی، قرنطینه و دستورات بهداشتی و پزشکی می‌توان تا حدی با آن مقابله کرد. متأسفانه هرروز به شمار قربانیان این ویروس مرگبار در همه نقاط جهان و میهن عزیزمان ایران، افزوده می‌شود. به امید دستیابی به راهکاری نجات‌بخش برای حفظ سلامت جامعه بشری و مهار شدن هرچه سریعتر شیوع این ویروس، فرا رسیدن فرداهای خوب و روشن را برای همگان آرزومند


برچسب ها : , , ,
دسته بندی : بایگانی (بر اساس شماره) , سرمقاله , شماره ۲۵
ارسال دیدگاه