آخرین مطالب

» سرمقاله » به دنبال حقیقت؛ اقبال معتضدی (شماره۳)

به دنبال حقیقت؛ اقبال معتضدی (شماره۳)

صاحبان قلم و اندیشه نمی توانند و نباید از هم دور باشند. اختلاف سلیقه و رأی و تفاوت دیدگاه ها، از ویژگی های اندیشمندان، نویسندگان و هنرمندان است. و چه خوب که چنین است. فضای بدون بحث، شایسته ی اهل قلم نیست. در رویارویی  اندیشه ها است که حقیقت آشکار می شود. از درون گروه های کوچکی که همیشه اتفاق نظر دارند […]

به دنبال حقیقت؛ اقبال معتضدی (شماره۳)

صاحبان قلم و اندیشه نمی توانند و نباید از هم دور باشند. اختلاف سلیقه و رأی و تفاوت دیدگاه ها، از ویژگی های اندیشمندان، نویسندگان و هنرمندان است. و چه خوب که چنین است. فضای بدون بحث، شایسته ی اهل قلم نیست. در رویارویی  اندیشه ها است که حقیقت آشکار می شود. از درون گروه های کوچکی که همیشه اتفاق نظر دارند و یا “تازه کارانی” که تسلیم “پیش کسوتان” اند، هیچ نیرویی و هیچ حقیقتی ظاهر نمی شود. البته، پیش کسوتان حق پیش کسوتی دارند، ولی تنها به خاطر در میان گذاشتن تجربه های تلخ و شیرین خود.
پیش کسوتی هرگز به معنای “حق وتو” نیست. به خصوص، تجربۀ کار روشنفکران ما در سدۀ اخیر، ثابت کرده است که فعالیت های فرهنگی انفرادی و یا درون محفلی، هرچند با آرمان حقیقت جویی باشد، نمی تواند بر کل جامعه و بر دگرگونی های آن تاثیری داشته باشد و چه بسا که نیروی پراکنده ی  افراد، موجب خنثی کردن نتیجۀ کار و دور ماندن از اهداف فرهنگی جمعی گردد.
اهل قلم و هنرمندان در وجه غالب آماری خود در طول تاریخ، با تمام توان خود، در جست وجوی حقیقت بوده اند و این وجه مشترک همۀ این خانوادۀ بزرگ اهل اندیشه و آفرینش را نباید دست کم گرفت. چرا که می تواند نقطۀ آغازی برای فعالیت مشترک باشد. یک دست کردن رأی و اندیشه نویسندگان و هنرمندان، نه ممکن است و نه سودمند. روشنفکر و هنرمند واقعی اگر حقیقت جوست باید توانایی تحمل نظر دیگران، و به خصوص “تازه کاران” را داشته باشد، باید این حقیقت مسلم زمان را پذیرفت که دیگر نمی توان تنها با “دستور های کلیشه ای” و الگوهای جزمی به هدف والایی رسید. اثری که از نویسنده، شاعر، نقاش، فیلم ساز و… باقی می ماند، بیانگر دیدگاه های او نسبت به جامعه، انسان و حوزه های فلسفی و نگرشی اوست ولی این دیدگاه ها، تنها وقتی می توانند به حقیقت نزدیک شوند ونیرویی کارساز پیدا کنند که ضمن برخورد با دیدگاه های دیگر، سوهان بخورند و صیقل یابند، و گرنه برای همیشه به عنوان دیدگاهی تخیلی، شخصی و انتزاعی باقی خواهند ماند. و اگر مجلۀ “برگ هنر” همانگونه که در شماره های پیشین نیز بر تحمل پذیری نظرات گوناگون و چند آوایی بودن تأکید می ورزد بر این باور است که تحقق رسالت فرهنگی یک رسانه بی ترید بر بستر گسترده و پر تنوع و چالش های نظری متفاوت امکان پذیر است.
پروندۀ ویژه نامه در این شماره “برگ هنر” به رضا قاسمی نویسنده، موسیقیدان، و نمایشنامه نویس اختصاص یافته است. البته با تأکید بر وجه رمان نویسی این نویسندۀ برجسته. هرچند در نمایشنامه و آهنگسازی و نوازندگی نیز رضا قاسمی سابقه ای طولانی و کارنامه ای درخور اشاره و بررسی دارد و از سویی دیگر خود او نیز با گرایش و فعالیت جدی تری که در دو دهۀ اخیر در زمینۀ خلق رمان داشته است، شاید در نگاه و اشتیاق بیشتر ما به این بخش از آفرینش هنری او بی تأثیر نبوده است. بدین منظور ضمن مصاحبه ای نسبتا مفصل با وی، سه منتقد حرفه ای ادبیات به تحلیل و بررسی رمان های این نویسندۀ خلاق و توانا پرداخته اند که در ادامه خواهید خواند.
ویژگی گفتنی و قابل تاکید در این ویژه نامه این است که، هر سه منتقد ادبی بر توانایی رضا قاسمی و سبک و ساختار پست مدرن رمان های او اتفاق نظر دارند.
همچنین در بخش داستان خارجی این شماره، دو داستان کوتاه از لوئیجی پیراندللو به ترجمه مترجم توانا و بزرگ زنده یاد بهمن فرزانه برایتان برگزیده ایم که آنچه ارزش این دو اثر را می افزاید، آخرین ترجمه های فرزانۀ گرامی است با دستخط خودش که توسط آقای یراقچی مدیر محترم نشر پنجره در اختیار نشریه قرار گرفته است. به همراه مصاحبه ای که همکاران برگ هنر چند ماه پیش از درگذشت بهمن فرزانه با وی انجام داده اند.
مطالب دیگر این شماره عبارتنداز: معرفی و نقد کتاب بسیار ارزشمند “دانشنامه نقد ادبی” اثر دکتر بهرام مقدادی پژوهشگر و استاد برجسته ادبیات انگلیسی به قلم دکتر محمد ضیمران / ترجمه هایی از چند شعر اکتاویو پاز شاعر بلند آوازۀ مکزیک / یادی از فروغ فرخ زاد به قلم محمود کیانوش به همراه چند شعر فروغ / گزارشی از ملاقات و گفت وگوی استاد شهریار با دکتر صدرالدین الهی و معرفی چهره ای فراموش شده در ادبیات به نام کاظم تینا به قلم دکتر منصوره تدینی / و نیز چند داستان کوتاه ایرانی.
تمام کوشش ما بر این بوده است در این شماره نیز نسبت به شماره پیشین، مطالب پربار، خواندنی و تازه ای را در خور طبع بلند شما عزیزان فراهم آوریم. بدان امید که مقبول نظر افتد.


برچسب ها : , ,
دسته بندی : سرمقاله
ارسال دیدگاه