آخرین مطالب

» پرونده » نگاهی به رمان “سو رِ بُز”؛ منصوره تدینی

نگاهی به رمان “سو رِ بُز”؛ منصوره تدینی

این رمان که با دو ترجمه و دو ناشر، عبداله کوثری در نشر علم و جاهد جهانشاهی در نشر قطره، در ایران منتشر شده است، بیست و چهار فصل دارد و ماجرای ترور “تروخیو”، دیکتاتور دومینیکنی و وقایع پس از آن را ( سال ۱۹۶۱) روایت می‌کند؛ در واقع او در کنار روایت وقایع بسیار […]

نگاهی به رمان “سو رِ  بُز”؛ منصوره تدینی

این رمان که با دو ترجمه و دو ناشر، عبداله کوثری در نشر علم و جاهد جهانشاهی در نشر قطره، در ایران منتشر شده است، بیست و چهار فصل دارد و ماجرای ترور “تروخیو”، دیکتاتور دومینیکنی و وقایع پس از آن را ( سال ۱۹۶۱) روایت می‌کند؛ در واقع او در کنار روایت وقایع بسیار مهم سیاسی برهه‌ای از تاریخ دومینیکن، تصویری همه‌جانبه از اوضاع اجتماعی، فرهنگ و افکار و روحیات مردم این کشور به دست می‌دهد و آدم‌ها در هر موقعیت اجتماعی که قرار دارند، اعم از دیکتاتور و حامیانش و یا مخالفان آن ها، از لابلای کندو کاو در ذهن، خاطرات و گفتگوهایشان به خواننده معرفی می‌شوند.
نام کتاب و استعارۀ بز، اشاره و در واقع لقبی است برای “تروخیو”ی دیکتاتور و در داستان نیز گاهی به او با همین لقب اشاره شده است. “سور بز” نیز جشن و مراسمی است، که هر سال در سی‌ام ماه می در دومینیکن بر پا می‌شود و مردم به خیابان‌ها می‌ریزند و جشن و پایکوبی می‌کنند. نویسنده با نوشتن ترانه‌ای دومینیکنی، بر پیشانی کتاب براعت استهلالی می‌سازد برای وقایعی که قصد نگارش آن را دارد و برای استبدادی که می‌خواهد آن را توصیف کند.
ریتم روایت اغلب بسیار کند است و خواننده در بیشتر صفحات و فصل‌های طولانی این کتاب (۶۲۳ صفحه) با وقایع زمان کوتاهی روبرو است. البته گاه نیز نویسنده به وقایع گذشته و خاطرات چند دهه از تاریخ دومینیکن و زندگی شخصیت‌های خود با ریتمی بسیار تند و گذرا می‌پردازد، اما حجم عمده‌ای از داستان اختصاص به وقایع چند روز و حداکثر یک هفته دارد و با حوصله و کندی بسیار در ذهن افراد درگیر در این وقایع کندوکاو می‌کند. فصل‌هایی در داستان وجود دارد که کل فصل وقایع حدود نیم ساعت یا کمتر را روایت می‌کند.
نویسنده ماجرایی واحد را از زاویۀ دید چند شخصیت اصلی، در فصول مختلف داستان، به طور موازی پیش می‌برد و بدین ترتیب داستان خود را چند صدایی می‌کند، تا در مقابل قضاوت تک بعدی و سطحی تاریخ، خواننده را به درک عمیق ریشه‌های این وقایع هدایت کند. او هرگز جانبداری خود را از شخص یا چیزی نشان نمی‌دهد و این موضع خود را حتی در برابر شخصیت اصلی داستانش حفظ می‌کند. به عنوان مثال، خواننده هرگز نمی‌تواند پی ببرد که آیا نویسنده با آنچه که اورانیا با پدرش کرده، موافق است یا نه؟ و آیا او را که در نوجوانی یکی از قربانیان دیکتاتور بوده است، در خشم اش نسبت به گذشته و پدرش محق می‌داند؟
هر یک از فصول بیست و چهارگانۀ کتاب از زاویۀ دید سوم شخص و به شیوۀ ذهنیت مرکزی، از نگاه یکی از شخصیت‌های اصلی داستان روایت می‌شود. این فصول به طور متناوب و موازی با هم، از زاویۀ دید دختری به نام اورانیا (اصلی‌ترین شخصیت داستان)، تروخیوی دیکتاتور که آنتاگونیست داستان است، تک تک اعضای گروه ترور، همچنین یک ژنرال ارتش و رییس جمهور فرمایشی دومینیکن که هر دو از سران توطئه هستند، روایت می‌شود تا درک عمیق‌تری از این وقایع تاریخی و اوضاع اجتماعی و روحیات مردم دومینیکن را ارائه بدهد. و…

(برگ هنر شماره ۶و۷ ویژه نامه ماریو بارگاس یوسا)


برچسب ها : , , , ,
دسته بندی : پرونده
ارسال دیدگاه